Wednesday, April 19, 2006

يارب مباد که گدا معتبر شود٠٠٠




گرچه با نگاهى کوتاه بر تصويرمقابل لبخندى گذرا اما تلخ بر لبهاى هرايرانى جارى ميگردد ٬ ليکن تصاويرى ازاين دست ٬ نهايت فقر اجتماعى و سياسى يك رئيس جمهور را به نمايش مي گذارد
بى کفايتى احمدى نژاد تنها و تنها در سخنان ناسنجيده و جنجال برانگيز ٬ اتخاذ تصميمات نابجا ٬ به انزوا کشاندن ايران و ايجاد چالشهاى فراوان در عرصه هاى داخلى و خارجى خلاصه نگرديده و در ساده ترين امور جارى وى نيز آشکار و هويدا مى باشد
به راستى مسند قدرت ملتى ٬ با تمدن و پيشينه تاريخى هزاران ساله اش ٬ در خور ژنده پوش نالايقى که حتى از خواباندن پاشنه هاى کفش خود در يك مراسم رسمى ابائى ندارد ٬ مى باشد ؟
شخصى با طرفدارانى قليل اما چماق چرخان و عربده کش ٬ با انديشه هاى خرافى و پوسيده
با درکى سطحى از تصوير فوق و تصاويرى از اين قبيل ٬ به راحتى مى توان به دردهاى نهفته ملتى آزاده ٬ اما به گروگان گرفته شده پى برد
دردى عميق که بغضى شکسته را در سينه جاى داده و تنها چاره اش ٬ آزادى ملت از چنگال دژخيمان حاکم و بازگشت افرادى چون احمدىنژاد به جايگاه اصلى خود که همانا جائى به جز آهنگرى ها و ميادين تره بار نمى باشد

على امین
فروردين ١٣٨٥

Thursday, April 13, 2006

تو ای ایران تحمل کن




نگاه تشنه ام را اى وطن درياب
که سرشار از همه عشق ووفاداريست
تو بر لرزيدن دستان من بنگر
که فريادش همه لبريز تنهائيست
تو اى ايران
اى سرزمين سربلند خطه مشرق
تو اى فرياد بى پايان آزادى
نداى هر زن و مردت
تواى آئينه عزت
مظهر عفت
نماد غيرت و قدرت
به زير چکمه هاى حاکمان خائنت امروز
همانا استوار و پاى برجا
تحمل کن که مى دانم
دماوند و خزر تا نيلى عمان
بلوچ و گيلك و فارس و عرب ٬ آشفته و حيران
لروترك و ترکمن ٬ تا کرد کردستان
جگر خونند و فريادها به دل دارند
از جفاى بى حساب ناجوانمردان
تحمل کن که درد ما همه يکسان يکسان است
و آزاديست درمانش
که بر لبها و در اطراف ما
بى رنگ و پنهان است

على امین

Wednesday, April 12, 2006

آيا اينجا نيزاوين است ؟؟؟




در حال حاضر فشارهاي موجود و اختناق حاکم بر روح جامعه ايران بر هر نگاه واقع بين و حقيقت نگري پوشيده نبوده و اين نکته نيز روشن و مبرهن است که زندگي در فضاي بسته و خطوط محدودي که امروز بر متفکر ، انديشمند و جوان ايراني تحميل گرديده است تا چه اندازه دشوار و منتهي به عواقب و پيامدهاي وخيم و ناگوار خواهد شدفضايي که در آن ، رفتار و گفتار و خط مشي سياسي افراطيون اسلامي بعنوان حجت و حتي فراتر از قانون اساسي شمرده شده و ميبايست به حکم ولايت مطلقه فقيه با چشم و گوشي بسته و زباني آرام و بصورتي کورکورانه و فقط بعنوان يک مقلد و نه يک انسان باشعور و صاحب عقيده ، ذوب ولايت شدآنجايي که صدا را با سلاح پاسخ گفته و انديشه انسانها را آفت حکومت ولايي و اسلامي حاکم مي پندارندحکومتي که حکمرانان آن از رويارويي با منطق و قلم عاجز بوده و نداي انديشه را با شکنجه ، زندان و اعدام و حتي در مواردي فتواي علني ترور پاسخ مي گوينداکنون و در چنين شرايطي و با توجه به تصرف اکثريت کرسي هاي پارلمان و نيز کرسي رياست جمهوري توسط راديکال ترين بخش جناح حاکم ، فضاي سياسي و اجتماعي درون کشور بيش از هر زمان ديگري آبستن حوادث ناگوار و سرکوبگرانه ناشي از تندروي هاي اسلام گرايان افراطي رژيم حاکم ، برعليه منتقدين ، معترضين ، اقليتهاي ديني و قوميتهاي ساکن در ايران ميباشددر حقيقت وضعيت کنوني ايران ، شرايط را براي اين افراد به گونه اي رقم زده است که ماندن و ادامه زندگى در کشور نوعي خودكشى محسوب شده و چاره اي جز فرار و ترك سرزمين مادرى را پيش روي ايشان باقي نميگذاردفرار و در خواست کمک از دولتها و جوامعي که هماره شعار حمايت از حقوق بشر و به رسميت شناختن آزادي افراد را سر داده و بسياري از معاهدات و قطعنامه هاي بينالمللي در اين خصوص را تهيه و تصويب نموده انداما به راستي اين چنين بوده و همانگونه که اعلام ميشود با فرد پناهجو برخورد ميگردد ؟پناهجويي که بدليل مشکلات عقيدتي و تهديدات جاني و پس از تحمل مشقات فراوان به اميد کمک از سوي اين کشورها ، خانه و کاشانه خود را ترک گفته ، حتي فکراين موضوع را از ذهن خود عبور نمي دهد كه پس از تقاضاي پناهندگي بارها و بارها و به نحوي ناشايست و حتي در مواردي بصورت عريان مورد بازرسي بدني قرار گيرد ، روزها و هفته ها در سلول انفرادي و ايزوله و پس از آن در زندانهاي موسوم به کمپهاى بسته نگهداري شود ، بعضا براي جابجايي ايشان به دادگاه و يا مراکز مصاحبه به دستانش دستبند زده و در نهايت چه در اين ايام و چه زمانيکه بالاخره به کمپ باز منتقل ميگردد ، به بهانههاى مختلف ازجمله دستگيري قاچاقچيان ﴿که هيچ ارتباطى به مشكل پناهجو ندارد﴾ ، گاه و بيگاه و بدون اطلاع قبلي بسراغ او آمده و تحت بدترين و شديدترين فشارهاي روحي و رواني از او بازجويي کرده و ازهمه جالبتر اينکه او راعلنأ و بي پرده به گروگان بردن ، حبس و بسياري مسايل ديگر تهديد نموده و با الفاظي خاص و نامتناسب و حرکاتي مخصوص و آزاردهنده مورد تحقير و توهين قرار دهندآيا در واقع در اينجا نيز ابزار کار اين دوستان براي كسب اطلاعات ، تهديد و تحقير و توهين آنهم در جوّى مسموم و تحت شديدترين فشارهاي روحي و رواني است ؟آيا اينجا نيز اوين است ؟؟؟آيا در قرن بيست و يکم و در روزگاريکه حتي نقض حقوق حيوانات باعث برپايي جلسات ، تاسيس سازمانهاي مختلف و تصويب قوانين و پيش بيني بودجه هاي مخصوص ميگردد ، چنين اعمالي جايگاهي دارد؟براستي نام اين بازي خطرناک را چه بايد نهاد و تاثيرات منفي اينگونه برخوردها و اثرات و لطمات شديد روحي وارده به اين انسانها را چگونه ميتوان جبران نمود ؟چگونه ميتوان اين رفتارها را در متن يک جامعه مدني و دموکراتيک اروپايي تحليل کرد ؟متأسفانه اينها حقايقي تلخ و مهلک ، اما در حال رخداد ميباشند که قطعا از چشم بسياري روشنفکران ، حاميان حقوق بشر ، سازمانهاي حمايت کننده از پناهندگان ، مردم نوعدوست و شايد برخى از مسئولين و مقامات دولتي اين کشورها مخفي مانده استحقايقى که اکثر پناهندگان با قسمتى و يا کل آن برخورد کرده و پس ازآن نيز بدون سرنوشت ماهها و سالهاى زيادى ازعمرگرانبهاى خود را درکمپهاى پناهندگى سپرى نموه و درآخرنيزممکن است ايشان را پس از مدتها انتظار به کشورمبدأ و درحقيقت همانجاێى که بلحاظ مشکلات عديده خود مجبور به ترك آنجا شده است بازگردانند ٠باشد که جوامع و دولتهاي پناهنده پذير و بالطبع کليه افراديکه به نحوي مرتبط با پناهجو ﴿ خصوصأ پناهجوى ايرانى ﴾ و پروسه پناهندگي وي ميباشند ، رعايت حداقل مسايل حقوقي و انساني و اخلاقي را ملاک عملکرد و گفتار خويش قرار داده و با اجراي صحيح اين امور ، آنها را از جنبه شعارگونه ٬ تبليغاتي و صرفا فيگورهاي بين الملي خارج نموده و جامه عمل بپوشاند


على امین

بحران هسته اى وخط مشى عملگرايان افراطى




الف ﴾ مرورى کوتاه برمناقشه اتمى ايران ازآغازتا امروز׃

شايد بتوان آغازمناقشه اتمى ايران را آن زمان دانست ڪه تنى چند ازافسران اطلاعات آمريڪا درسال٢٠٠١ ، خبراز وجود تاسيسات هسته اى نظامى ايران دراماڪن نظامى را دراختيارسيمورهرش روزنامه نگارمعروف آمريڪايى قراردادند۰پس از آن ودرسال ٢٠٠٢ ابتدائا خبر از وجود تأسيسات غنى سازى اورانيوم در نطنز و رآڪتور آب سنگين دراراڪ توسط يڪى ازگروههاى مخالف رژيم مطرح ،ڪه با انتشار تصاويرماهواره اى ازسوى آمريڪا ازجديت بيشترى برخوردارگرديد٠دراڪتبرسال ٢٠٠٣ و درپى فشارهاى جهانى و آژانس بين المللى انرژى اتمى درجهت شفاف سازى فعاليتهاى هسته اى وهمڪارى بشتروبدون قيد وشرط ايران با آژانس ٬ يڪى ازگروههاى مخالف رژيم جمهورى اسلامى ادعا ڪرد ڪه ايران يڪ ڪارخانه غنى سازى اورانيوم براى مقاصد نظامى دراصفهان ساخته است ٠اندڪى بعد و درجريان مذاڪرات با سه ڪشوراروپايى ٬ بالاخره ايران به توقف غنى سازى اورانيم و امضاى پروتڪل الحاقى تن داد تا تأسيسات اتمى جمهورى اسلامى درمعرض بازرسى بى قيد وشرط بازرسان آژانس قرارگيرد٠درسال ٢٠٠٤ بحران اتمى ايران با فراز و نشيبهاى فراوان و چانه زنى هاى سياسى و ديپلماتيڪ و مذاڪرات پى درپى دنبال شد٠دراين سال ايران ٬ نه تنها تعليق نامحدود غنى سازى و توقف درتوليد سانترفيوژ را نپذيرفت بلڪه پلمپ آژانس روى سانترفيوژها را فك و توليد سانترفيوژ در نطنز را آغازڪرد٠دراين بين نيزپارلمان ايران طرحى را تصويب ڪرد که بر اساس آن دولت ملزم به از سرگيرى غنى سازى اورانيوم ميشد٠در اوت سال ٢٠٠٥ و در پى به قدرت رسيدن نماينده راديکال ترين بخش جناح حاکم در انتخابات رياست جمهورى و در اولين تصميم گيرى هسته اى ٬ دولت جديد ٬ عليرغم تهديد اروپاييان مبنى بر پايان مذاکرات با ايران اعلام کرد که فراورى را ظرف چند روز آتى از سر خواهد گرفت ٠ در پى اين تصميم گيرى و بالاخره در ٢٣ اوت ٬ سه کشور اروپايى انگليس ٬ فرانسه و آلمان به دليل از سرگيرى فراورى اورانيوم در تأسيسات اصفهان مذاکرات خود با ايران را لغو کردند٠اين مهم در حالى به وقوع پيوست که على لاريجانى نامزد ناکام رقابت رياست جمهورى ٬ بجاى حسن روحانى به سمت دبيرى شوراى عالى امنيت ملى و سرپرستى هيئت مذاکره کننده با اروپائيان برگزيده شده بود٠در سپتامبر سال ٢٠٠٥ و در حاليکه آمريکا تلاشهاى گسترده اى را در جهت يکپارچه نمودن اراده جامعه بين المللى براى محدود کردن برنامه اتمى ايران آغاز کرده بود و در همين راستا سه کشور روسيه ٬ هند و چين را به حمايت از اين موضوع فرامى خواند ٬ خاوير سولانا ﴿رئيس سياست خارجى اتحاديه اروپا﴾ موضوع ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت را مطرح نمود٠ پس از آن و در پى سخنان احمدى نژاد در مقر سازمان ملل ٬ آمريکا و اتحاديه اروپا واکنش تندى به سخنان وى نشان داده و از آژانس خواستند تا پرونده ايران را به شوراى امنيت سازمان ملل ارسال نمايد٠درهمين راستا و به دنبال رفتار غيرسياسى و ناسنجيده اقتدارگرايان حاکم برايران ٬ نه تنها مذاکرات و راه حلهاى ديپلماتيک کارساز واقع نگرديد ٬ بلکه ٬ سخنرانى بوش و مطرح کردن ايران بعنوان بخشى از محور شرارت ﴿براى چندمين بار﴾ و فراخواندن تمامى کشورها براى مقابله با اين تهديد از يکسو و اظهارات وزير امور خارجه انگليس مبنى بر اراده دولتهاى انگليس٬فرانسه وآلمان در خصوص ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت از سوى ديگر نشان داد که غرب بصورت جدى و بدنبال برخوردى اساسى با اين موضوع ميباشد٠در اين بين حتى کشورهاى عرب حاشيه خليج فارس نيز آرام ننشسته و وزير امور خارجه امارات به نمايندگى از اين کشورها و در پايان نشست سران ٦ کشور عرب حاشيه خليج ٬ خواهان تضمين کافى براى مصونيت اعراب از عواقب فعاليتهاى هسته اى ايران گرديد ٠با آغاز سال ٢٠٠٦ ميلادى و رد پيشنهاد روسيه مبنى بر انجام بخش مهمى از غنى سازى در خاك آن کشور ﴿ طرحى که بر اساس آن فعاليتهاى مربوط به چرخه سوخت هسته اى تا مرحله توليد گاز هگزا فلورايد اورانيوم در ايران انجام شود و از آن پس براى تبديل اين گاز به اورانيوم غنى شده ٬ تمام مراحل آن در خاك روسيه انجام گيرد ﴾ از سوى تهران ٬ به نوعى پرونده هسته اى ايران آخرين گام در جهت جدايى از راه حل مسالمت آميز و مذاکراتى را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جديدى گرديد٠ مرحله اى که در اولين قدم و پس از کشمکشها و چانه زنى هاى چندساله ٬ وزراى امورخارجه ٥ عضو دائم شوراى امنيت به همراه نمايندگان آلمان و اتحاديه اروپا در نشست لندن در خصوص ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت به اجماع رسيدند٠اين مهم با ٢٧ رأى مثبت ٬ ٣ رأى منفى و ٥ رأى ممتنع در جلسه دو روز بعد آژانس به تصويب رسيد و عملأ جلوه جدى ترى به خود گرفت٠دراين ميان آراء مثبت کشورهاى روسيه ٬ هند و چين که تکيه بر نفوذ و قدرت ايشان ٬ به عنوان نقطه عطفى در استراتژى سياست هسته اى جمهورى اسلامى تلقى
ميگرديد ٬ آخرين اميدهاى سران نا آگاه وقدرت طلب رژيم ايران را نقش بر آب کرد٠

:ب﴾ استراتژى احمدى نژاد و همفکرانش در خصوص مسئله هسته اى

سياست جمهورى اسلامى درخصوص دستيابى به تکنولوژى اتمى در دوران رياست جمهورى هاشمى و خاتمى ﴿﴿ حرکت آهسته و غير محسوس به سمت فناورى هسته اى ﴾﴾ بود٠ اين سياست گرچه نتوانست مجموعه اقدامات خود را پوشيده ومخفى نگاه دارد اما درعرصه سياست خارجى موفق شد تا به روشى زيرکانه فضا را مرتبأ آرام و با ترفندهاى مختلف بار فشارهاى وارده را کاهش دهد٠با روى کار آمدن دولت جديد و تغيير کادر تصميم گيرى هسته اى ايران ٬ موضوع به صورتى ديگر و با نگاهى تازه دنبال گرديد٠بى شك احمدى نژاد از نظر ايدوئولوژيك و تفکر سياسى مذهبى به تندروترين جريان بنياگراى اسلامى تعلق داشته و دولت وى نيز در حقيقت باندى نظامى امنيتى است که ترکيبى ازنيروهاى بسيج ٬ انجمن حجتيه و آبادگران را در خود جاى داده است ٠اقليتى تماميت خواه ٬ که سالهاى سال در تکاپو براى بدست گرفتن قدرت در پشت دربهاى بسته ٬ معطل بوده و امروز در صدد ايجاد و استقرار يك نظام عملگراى فقهى ارزشى در ايران ميباشند٠از همين روست که پس از به دست گرفتن قدرت و تکيه بر کرسى رياست جمهورى نه تنها خود را بعنوان نماينده جامعه مدنى ايران معرفى نمى کند بلکه مى گويد׃ ﴿﴿ من مأمورى هستم از جانب جامعه مذهبى و فقاهتى ايران که احکام آنها را تنفيذ نمايم ﴾﴾٠او در بحرانى ترين روزهاى پرونده هسته اى ايران با اظهار سخنانى همچون ﴿﴿ صدور دانش هسته اى به ساير کشورهاى اسلامى ٬ محو اسرائيل از نقشه جهان و طرح جهان بدون صهيونيسم ٬ آماده سازى خود براى اداره جهان و مسلمان کردن تمامى مردم دنيا و در نهايت معرفى ايران بعنوان سکوى ظهور امام زمان ﴾﴾ راهى طولانى را يکشبه طى نمود و موجب تسريع در ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت سازمان ملل گرديد٠گرچه از منظر سياسى و ديپلماسى و به عقيده بسيارى از تحليلگران داخلى و خارجى او ﴿احمدىنژاد ﴾ شخصى ناآگاه از معادلات سياسى و موازين بين المللى است اما با اندکى تأمل و درك موقعيت ژئوپلتيکى ايران در دو منطقه خاورميانه و آسيا و موضوع نفت و شاهراه نفتى خليج فارس و بالأخره بحران هسته اى کشور ٬ اينگونه اظهار نظرها و سخنرانى ها از يکسو و دخالتها و حمايتهاى آشکار و پنهان از جريانات تندرو اسلامى در کشورهاى ديگر منطقه از جمله عراق و فلسطين از سوى ديگر هيچ گونه تطابقى با منطق سليم سياسى و منافع کشور نداشته ٬ مگر آنکه هدف خاصى را دنبال نمايد٠ هدفى که براساس ايدوئولوژى خاص يك جريان مشخص شکل گرفته و در آن منافع ملى و مردمى به هيچ وجه لحاظ نمى گرددجريانى که اعتقاد بر کشف ولايت ﴿ بعنوان تنها مرجع لايق حکومت ﴾ ازسوى مردم و نه انتخاب آن توسط مردم را داشته و به طبع آن حتى کلمه جمهوريت را در تعارض با حکومت اسلامى و ولايت فقيه ميداند و در نهايت با رفتار و گفتار و جهت گيرى هاى خاص خود به دنبال ايجا دهرج و مرج داخلى ٬ منطقه اى و بين المللى براى تحقق آرمان اصلى خود که همانا ظهور مهدى موعود دراسرع وقت است مى باشند٠بنابراين در يك نتيجه گيرى ساده ميتوان د ريافت که رسم چنين خط مشى هائى و اصرار بر آنها ٬ در حقيقت زمينه حمله نظامى به ايران و بسط و گسترش آن به کل منطقه را فراهم آورده که اين موضوع اصلى ترين هدف جريان فکرى موسوم به حجتيه ميباشد٠حمله نظامى به ايران توسط ناتو ٬ اسرائيل و يا آمريکا و متحدانش مى تواند حداکثر بهره بردارى و ارائه يك چهره مظلوم و مورد تهاجم واقع شده از ايران در ميان ساير کشورهاى اسلامى براى ايشان به ارمغان آورده و موجب تحريك گروههاى عملگراى اسلامى و در نهايت انجام عملياتهاى تروريستى و انتحارى در سطح منطقه و جهان گردد که اين موضوع غايت نهائى و هدف اصلى احمدى نژاد و همفکرانش مى باشد٠موضوع ديگر متزلزل بودن پايه هاى نظام جمهورى اسلامى ٬ وجهه مردمى آن و دو دستگى و تفرقه شديد در بين سران نظام و کشور مى باشد ٠در حقيقت رژيم ايران در حال حاضر بلحاظ عدم تعادل سياسى و محبوبيت مردمى نيازمند يك درگيرى نظامى مى باشد٠ چرا که حکومت اسلامى بارها و بارها و طى ٢٧ سال سلطه ديکتاتورى خود بر مردم ايران ثابت کرده است که از تمامى فشارهاى خارجى عليه ايران ٬ براى ايجاد يك جبهه واحد و منسجم درمقابل سياستهاى غرب به خوبى استفاده کرده است ٠بنابراين تأکيد برسياستهاى کورکورانه وغيرمدبرانه اما هدفمند کنونى ٬ درصورت اتلاف وقت و يا عقب نشينى احتمالى غرب ٬ يك پيروزى بزرگ براى ايشان به حساب آمده و در صورت درگيرى نظامى باز هم ايشان را به دستيابى دو هدف عمده خود نائل مى سازد ٠موضوع آخر و يکى ديگر از دلايل اصرار آقايان بر ادامه فعاليتهاى هسته اى و نهايتا دستيابى به سلاح اتمى تضمين بقاى حکومت اسلامى در ايران براى يك يا چند دهه آينده است ٠ کما اينکه تجارب کشورهاى صاحب تکنولوژى هسته اى در منطقه خاور ميانه و آسيا اينموضوع را بوضوح نمايان مى سازد ٠رفتارغرب نيز در چند ساله گذشته مهر تأييدى است بر اين مسئله که احتمال حمله آمريکا و متحدانش به يك کشور غير هسته اى بسيار بيشتر است ﴿ بحران کره شمالى و عراق بيانگر زنده اين واقعيت مى باشند ﴾ ٠بنابراين ٣ هدف عمده احمدى نژاد و اصولگرايان تربيت يافته مصباح از اتخاذ مواضع کنونى در خصوص پرونده هسته اى و بحران اتمى ايران را مى توان به شرح ذيل برشمرد ׃

١﴾ ايجاد درگيرى نظامى به جهت گسترش جنگ و عمليات تروريستى در سطح منطقه و جهان به منظورايجاد هرج
و مرج و آماده سازى زمينه ظهور مهدى موعود
٢ ﴾ ا يجاد درگيرى نظامى به منظور ملى نمودن موضوع در جهت بازسازى چهره مخدوش پايه هاى متزلزل نظام در عرصه داخلى
٣ ﴾ حفظ و بقاى حکومت اسلامى در ايران تا زمان ظهور مهدى موعود

ج ﴾ وظيفه ائتلاف سياسى مخالف رژيم چيست ؟

ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت سازمان ملل ٬ فشار سياسى تازه اى بر رژيم ايران وارد مى کند که نقطه عطفى براى اپوزيسيون دموکرات ايران به حساب مى آيد مهمترين مسئله در اين خصوص عدم اعتماد غرب به دولتمردان جمهورى اسلامى ميباشد ٠ در شرايط کنونى کشورهاى اروپائى در حالى مراحل ارجاع پرونده هسته اى ايران به شوراى امنيت و اتخاذ تصميم نهائى را به سرعت طى مى نمايند که تا چند ماه قبل شديدا با اين موضوع و هر گونه حمله نظامى به ايران مخالفت مى کردند ٠ اين از آن جهت قابل اهميت ميباشد که اکنون کشورهائى چون روسيه ٬ هند و چين که اميد اول ايران براى چنين مراحلى به شمار مى آمدند در برابرآمريکا و کشورهاى اروپائى عقب نشينى کرده و منافع کشور خود را در اولويت مى بينند ٠ازطرفى نظريه پردازان و زمامداران رژيم ايران خود بهتر مى دانند که بحران اتمى يکى از چندين مواردى است که غرب و جامعه بين المللى بر سر آن ٬ با ايشان اختلاف نظر اساسى دارند ٠ حقيقت آنجاست که اولين گام به عقب ممکن است به صورت اختيارى و از سوى ايشان ﴿ رژيم جمهورى اسلامى ﴾ برداشته شود ولى مسلما آخرين حرکت ديگر به اراده آنها نخواهد بود ٠بنابراين قبول اين نکته که ايران مى تواند در روند اعتماد سازى با غرب گام مؤثرى بردارد مردود بحساب مى آيد ٠درحال حاضر احمدى نژاد عليرغم اختلاف نظر شديد با انديشه هاى دموکراتيك و وطن پرستانه قصد دارد تا با نمايشهاى پوپوليستى خود از يکسو و ناسيوناليسته کردن مسئله اتمى و رنگ و بوى معنويت پاشيدن به حرکات و سخنان خود ٬ بحران هسته اى را بعنوان يك موضوع حيثيتى و اعتبار ملى نشان داده و آنرا به ملى شدن صنعت نفت تبديل نموده و عملا لباس ناسيوناليسم ملى بر تن ايدوئولوژى اسلام راديکال بپوشاند ٠بنابراين و با توجه به چنين شرايطى ٬ اکنون وقت آن رسيده تا در وهله اول اپوزيسيون در کنار مردم و با هوشمندى تمام موضوع را دنبال نمايد ٬ از اينرو اولين قدم در اين زمينه آگاهى مردم و افشاى نمايشهاى رژيم در خصوص عرضه بحران اتمى به عنوان يك مسئله ملى و محکوم نمودن آن است ٠ چرا که ملت ايران طى ساليان متمادى تحت سلطه استبداد دينى ٬ زندگى سخت و مشقت بارى را تجربه نموده اندبنابراين نابودى بنيادگرايان نبايستى به فروپاشى و ويرانى ايران منجر گردد ٠ مردم ايران نيزبايستى اين موضوع رادرك نمايند که مخالفت با تکنولوژى هسته اى ايران در مقطع کنونى ٬ مخالفت با تجهيز فاشيسم مذهبى حاکم بر ايران به سلاح اتمى است نه جلوگيرى از حق طبيعى ملت ايران ٠موضوع ديگر اينکه ميبايست به موازات مسئله هسته اى ٬ مسئله حقوق بشر و خلقهاى ايران با شفافيت تمام پيگيرى شده و جامعه جهانى اختناق حاکم بر روح جامعه ايران را درك نموده و از بازى هاى سياسى و عکس العملهاى ظاهرى و درحد صدور چند گزارش يا بيانيه دست برداشته و موضع حقيقى خود را مشخص نمايند٠اين موضوع نيز کاملا روشن و مبرهن است که رفورم سطحى در ايران هيچگونه تغيير خاصى در ايدوئولوژى مذهبى و رفتار سياسى جناح حاکم که در دشمنى با دموکراسى ٬ حقوق بشر ٬ سرکوب و خشونت خلاصه ميشود ٬ به وجود نخواهد آورد ﴿با نگاهى بر تاريخ ٨ ساله زمامدارى اصلاح طلبان در ايران اين مهم به صورتى واضح نمايان مى گردد﴾٠بنابراين مى بايست در اين زمان و با توجه به فرهنگ بومى مردم ايران در جهت شالوده شکنى و تغيير ساختار بنيادى در ايران گام نهائى را برداشت ٠ کليه جهت گيرى ها و رفتارهاى سياسى از سوى ائتلاف سياسى مخالف رژيم در اين زمان ٬ بايد به گونه اى باشد که در لايه هاى وسيع و پائينى جامعه داراى جاذبه بوده و با توده اى نمودن آنها بستر فرهنگى و سياسى لازم به منظور تغيير ساختار بنيادى و ايجاد يك نظام دموکراتيك فراهم گردد ٠ دراين ميان مى بايست کليه احزاب ٬ صاحبان انديشه و فعالان سياسى به پا خاسته و در گام نخست به تحمل يکديگر و فراهم آوردن فضائى مناسب براى گفتمانى دموکراتيك در جهت ارائه راهکارهاى مناسب و واحد اقدام نموده و نقش خود را در عبور کشور و ملت ايران از اين بحران تاريخى به خوبى ايفا نمايند ٠

بهمن ماه ١٣٨٤
منبع ׃ گزارشات و تحليلهاى سايت خبرى بى٠بى٠سى


على امین

سايه حکومت مرگ بر فراز ايران






فضاى بسته و آلوده به اختناق حاکم بر جامعه ايران تحت رهبرى نهمين ديکتاتور جهان ﴿ بر اساس آخرين رده بندى سال گذشته ﴾ و به قدرت رسيدن نماينده راديکالترين بخش جناح حاکم در انتخابات فرمايشى رياست جمهورى ٬ در نهايت منجر به افزايش بازداشتها و اعدامهاى منتقدين و معترضين رژيم گرديده و اخبار رسيده در هر روز بيانگر اوج تشنج و سرکوب شديد فعالان جامعه مدنى مى باشد بگونه اي که بر اساس اعلام سازمانهاى رسمى در طى روزهاى اخير در هر ٦ساعت ٬ يک خبر نقض جدى حقوق بشر از ايران به گوش مى رسد٠
در حال حاضر ٬ جناح منتقد و دگر انديش ايران فاقد هر گونه تريبون يا رسانه براى عرضه انديشه و انتقادات خود در سطح جامعه مى باشد و هرگونه تحرک يا فريادى از سوى ايشان ٬ حمله به خطوط قرمز رژيم تلقى شده و سريعا سرکوب مى گردد ٠
از اين روست که اکثر نويسندگان و روشنفکران يا از کشور خارج شده و يا در زندانهاى رژيم به سر ميبرند ٠ گروه اندکى نيز بدليل همين فشارها دست از انتقاد کشيده و سکوت اختيار نموده اند٠
با نگاهى سطحى به آمار منتشره از سوى سازمانهاى بين المللى٬ چيزى به جز مقام يکصد و شصت و چهارم از لحاظ آزادى بيان و رتبه دوم از نظر تعداد اعدامها در بين کشورهاى جهان نصيب ايران نمى گردد ٠
ايران در حال حاضر بدترين کشور خاور ميانه از لحاظ آزادى بيان بوده و داراى بزرگترين زندان روزنامه نگاران و فعالان سياسى عقيدتى در اين حوزه مى باشد در همين راستا و بر اساس سخنان على اکبر يساقى ٬مدير کل سازمان زندانهاى رژيم جمهورى اسلامى٬ تعداد زندانيان در حالى نسبت به سال ٧٩ ميلادى ده برابر شده که جمعيت ايران طى ايندوره زمانى ٬ تنها به ميزان دو برابر رشد داشته است ٠ اين در حاليست که جمهورى اسلامى ٬ اسامى بسيارى از زندانيان سياسى و عقيدتى را که در زندانها و سياه چالهاى نهادهاى موازى امنيتى به سر مى برند منتشر نکرده و نام اين بازداشتگاههاى مخوف نيز در ليست زندانهاى ايران به چشم نمى خورد ٠
از سوى ديگر عليرغم اعتراف قوه قضائيه ﴿بر اساس يک گزارش داخلى﴾به نقض هاى جدى حقوق بشر در زندانهاى ايران ٬ مبنى بر استفاده وسيع از شکنجه ٬ حبسهاى انفرادى طولانى مدت و تکنيکهاى خشونت آميز ٬ کماکان اين موارد در سطح گسترده اى ادامه داشته و اغلب اعترافات تحت شکنجه هاى شديد روحى و فيزيکى اخذ و ضبط ميگردد ٠ قضات نيز ضمن تشکيل جلسه محاکمه اين افراد بدون حضور وکيل مدافع و هيئت منصفه ٬ به اين اعترافات استناد و بر اساس آنها انشأ رأى مى نمايند ٠
در همين رابطه لازم به ذکر است که اکثر نويسندگان و منتقدين در بند ٬ ضمن نگهدارى در سلولهاى انفرادى در زمانهاى طولانى ٬ مورد ضرب و شتم و انواع شکنجه هاى روحى و روانى قرار گرفته تا به اعترافات عليه خود تن در دهند ٠خانواده اين زندانيان نيز تحت نظر بوده و مرتبا بصورت محسوس و غير محسوس براى وادار نمودن ايشان به سکوت ٬ آنها را به زندانهاى دراز مدت و يا اعدام و آسيب رساندن به فرزندانشان تهديد مى نمايند٠
موارد نقض حقوق بشر و عدم پايبندى سران رژيم اسلامى تا جائى است که عليرغم تمامى فشارهاى بين المللى ٬ همچنين اعدام نوجوانان زير ١٨ سال در ايران ادامه دارد٠
اعدام در حقيقت ميراث انسان از دوره بربريت و پيوند دهنده جاهلان و مستبدان امروز با خودکامگان عصر جاهليت در جهت حفظ قدرت و ايجاد رعب و وحشت مى باشد٠
با اندکى تأمل در خصوص به قدرت رسيدن احمدى نژاد و تشکيل کابينه نظامى امنيتى دولت جديد با عضويت جنايتکارانى چون مصطفى پورمحمدى و محسنى اژه اى ﴿که هر دو نفر از عاملان اصلى قثل عام زندانيان سياسى سال٦٧ ٬ قتلهاى زنجيره اى و ترور روشنفکران و دگرانديشان داخل و خارج از کشور ميباشند ﴾ به خوبى ميتوان دريافت که هدف رژيم از گسترش سرکوب و آدمکشى ٬ حفظ موجوديت خود براى چند صباحى ديگر ميباشد ٠
از سوى ديگر تنگ تر شدن حلقه محاصره جهانى در خصوص پرونده هسته اى رژيم موجب گرديده تا اقتدارگرايان همچون گذشته انتقام فشارهاى خارجى را از فرزندان در بند ﴿ زندانيان سياسى و عقيدتى ﴾ ملت بگيرند ٠
اين موضوع با نگاهى سطحى بر آمار اعدامهاى يک ماه اخير ﴿ بهمن ماه٨٤ ﴾ که منجر به اجراى١٥ مورد اعدام و٢٤ مورد صدور حکم اعدام در ايران گرديده است به خوبى قابل لمس مى باشد٠
سران جنايتکار رژيم ايران بسياري از فعالان سيساس و عقيدتى را به جرم قاچاقچيان مواد مخدر و يا جاعل و کلاهبردار به چوبه هاى دار مي سپارند
زنان نيز داراى وضعيت نامناسبى ميباشند ٠
در حال حاضرهر زنى که مورد تعرض جنسى يا هتک حرمت قرار بگيرد چه از خود دفاع کند و چه به اين تعرض تن در دهد حکم آن مرگ است ٠در حالت اول به جرم قتل به قصاص نفس و در حالت دوم به جرم زناى محصنه به سنگسار محکوم ميگردد ٠
لذا با مرورى بر موارد مذکور که قطره اى از درياى بيکران جنايات رژيم مى باشد به اين مهم دست مى يابيم که تا زمانيکه ولايت فقيه به عنوان يک اصل ٬ پا بر جا بماند و مملكت بر اساس ايدوئولوژى اسلامى و در نهايت به نام الله و امامان شيعه اداره شود تحقق مردمسالارى و جامعه دموکراتيک بر اساس حقوق مدون انسانى غير ممکن خواهد بود ٠
از اينرو ضرورت مبارزه و ايستادگى تا قطع ريشه فاشيسم اسلامى حاکم بر ايران و شالوده شکنى و تغيير نظام مستبد آخوندى امرى اجتناب ناپذير مي باشد٠

منابع ׃ گزارشات سازمان عفوبين الملل ـ سازمان گزارشگران بدون مرز ـ خانه آزادى ـ کانون فعالين حقوق بشر ايرانى در اروپا و آمريکاى شمالى ـ سايت خبرى بى بى سى

على امین

کجايند آن طرفداران آزادى؟






سکوت بيشه انديشه را جايز نباشد
به دورانى
که سرها بر سر دار است و آزادى
در زندان اسلام است
سکون هر قلم درديست
به جان نيمه جان عرصه خاموشى لبها
به هنگامى
که فرياد من و تو
محبوس بيداد است
رکود و رخوت و سستى
نباشد چاره و پاسخ
در ايامى
که مذهب حاکم است و دين
ابزار حکمرانان ايران است
نگاه سرد و نابينا و بى معنا
ندارد هيچ توجيح وجدانى و انسانى
زمانيکه
زخمهاى تازيانه
به روى گونه ها و صورت انديشمندان است
کجايند آن طرفداران آزادى ؟
چرا اکنون
زبانهاشان ساکن و لال است ؟
چرا معناى استبداد را در نمى يابند ؟
چرا به ضجه هاى مادر معصوم ايرانى
که از آزار فرزندش
درون چاله هاى تار و سرد دولت ايران
پريشان است
گوش جان نمى گيرند ؟
چرا اعدامها و حبس ها را
مانع نمى گردند ؟
چرا اين دردها را مرحم نمى بخشند ؟
چرا معناى استبداد را در نمى يابند ؟

على امین