Wednesday, April 12, 2006

بحران هسته اى وخط مشى عملگرايان افراطى




الف ﴾ مرورى کوتاه برمناقشه اتمى ايران ازآغازتا امروز׃

شايد بتوان آغازمناقشه اتمى ايران را آن زمان دانست ڪه تنى چند ازافسران اطلاعات آمريڪا درسال٢٠٠١ ، خبراز وجود تاسيسات هسته اى نظامى ايران دراماڪن نظامى را دراختيارسيمورهرش روزنامه نگارمعروف آمريڪايى قراردادند۰پس از آن ودرسال ٢٠٠٢ ابتدائا خبر از وجود تأسيسات غنى سازى اورانيوم در نطنز و رآڪتور آب سنگين دراراڪ توسط يڪى ازگروههاى مخالف رژيم مطرح ،ڪه با انتشار تصاويرماهواره اى ازسوى آمريڪا ازجديت بيشترى برخوردارگرديد٠دراڪتبرسال ٢٠٠٣ و درپى فشارهاى جهانى و آژانس بين المللى انرژى اتمى درجهت شفاف سازى فعاليتهاى هسته اى وهمڪارى بشتروبدون قيد وشرط ايران با آژانس ٬ يڪى ازگروههاى مخالف رژيم جمهورى اسلامى ادعا ڪرد ڪه ايران يڪ ڪارخانه غنى سازى اورانيوم براى مقاصد نظامى دراصفهان ساخته است ٠اندڪى بعد و درجريان مذاڪرات با سه ڪشوراروپايى ٬ بالاخره ايران به توقف غنى سازى اورانيم و امضاى پروتڪل الحاقى تن داد تا تأسيسات اتمى جمهورى اسلامى درمعرض بازرسى بى قيد وشرط بازرسان آژانس قرارگيرد٠درسال ٢٠٠٤ بحران اتمى ايران با فراز و نشيبهاى فراوان و چانه زنى هاى سياسى و ديپلماتيڪ و مذاڪرات پى درپى دنبال شد٠دراين سال ايران ٬ نه تنها تعليق نامحدود غنى سازى و توقف درتوليد سانترفيوژ را نپذيرفت بلڪه پلمپ آژانس روى سانترفيوژها را فك و توليد سانترفيوژ در نطنز را آغازڪرد٠دراين بين نيزپارلمان ايران طرحى را تصويب ڪرد که بر اساس آن دولت ملزم به از سرگيرى غنى سازى اورانيوم ميشد٠در اوت سال ٢٠٠٥ و در پى به قدرت رسيدن نماينده راديکال ترين بخش جناح حاکم در انتخابات رياست جمهورى و در اولين تصميم گيرى هسته اى ٬ دولت جديد ٬ عليرغم تهديد اروپاييان مبنى بر پايان مذاکرات با ايران اعلام کرد که فراورى را ظرف چند روز آتى از سر خواهد گرفت ٠ در پى اين تصميم گيرى و بالاخره در ٢٣ اوت ٬ سه کشور اروپايى انگليس ٬ فرانسه و آلمان به دليل از سرگيرى فراورى اورانيوم در تأسيسات اصفهان مذاکرات خود با ايران را لغو کردند٠اين مهم در حالى به وقوع پيوست که على لاريجانى نامزد ناکام رقابت رياست جمهورى ٬ بجاى حسن روحانى به سمت دبيرى شوراى عالى امنيت ملى و سرپرستى هيئت مذاکره کننده با اروپائيان برگزيده شده بود٠در سپتامبر سال ٢٠٠٥ و در حاليکه آمريکا تلاشهاى گسترده اى را در جهت يکپارچه نمودن اراده جامعه بين المللى براى محدود کردن برنامه اتمى ايران آغاز کرده بود و در همين راستا سه کشور روسيه ٬ هند و چين را به حمايت از اين موضوع فرامى خواند ٬ خاوير سولانا ﴿رئيس سياست خارجى اتحاديه اروپا﴾ موضوع ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت را مطرح نمود٠ پس از آن و در پى سخنان احمدى نژاد در مقر سازمان ملل ٬ آمريکا و اتحاديه اروپا واکنش تندى به سخنان وى نشان داده و از آژانس خواستند تا پرونده ايران را به شوراى امنيت سازمان ملل ارسال نمايد٠درهمين راستا و به دنبال رفتار غيرسياسى و ناسنجيده اقتدارگرايان حاکم برايران ٬ نه تنها مذاکرات و راه حلهاى ديپلماتيک کارساز واقع نگرديد ٬ بلکه ٬ سخنرانى بوش و مطرح کردن ايران بعنوان بخشى از محور شرارت ﴿براى چندمين بار﴾ و فراخواندن تمامى کشورها براى مقابله با اين تهديد از يکسو و اظهارات وزير امور خارجه انگليس مبنى بر اراده دولتهاى انگليس٬فرانسه وآلمان در خصوص ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت از سوى ديگر نشان داد که غرب بصورت جدى و بدنبال برخوردى اساسى با اين موضوع ميباشد٠در اين بين حتى کشورهاى عرب حاشيه خليج فارس نيز آرام ننشسته و وزير امور خارجه امارات به نمايندگى از اين کشورها و در پايان نشست سران ٦ کشور عرب حاشيه خليج ٬ خواهان تضمين کافى براى مصونيت اعراب از عواقب فعاليتهاى هسته اى ايران گرديد ٠با آغاز سال ٢٠٠٦ ميلادى و رد پيشنهاد روسيه مبنى بر انجام بخش مهمى از غنى سازى در خاك آن کشور ﴿ طرحى که بر اساس آن فعاليتهاى مربوط به چرخه سوخت هسته اى تا مرحله توليد گاز هگزا فلورايد اورانيوم در ايران انجام شود و از آن پس براى تبديل اين گاز به اورانيوم غنى شده ٬ تمام مراحل آن در خاك روسيه انجام گيرد ﴾ از سوى تهران ٬ به نوعى پرونده هسته اى ايران آخرين گام در جهت جدايى از راه حل مسالمت آميز و مذاکراتى را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جديدى گرديد٠ مرحله اى که در اولين قدم و پس از کشمکشها و چانه زنى هاى چندساله ٬ وزراى امورخارجه ٥ عضو دائم شوراى امنيت به همراه نمايندگان آلمان و اتحاديه اروپا در نشست لندن در خصوص ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت به اجماع رسيدند٠اين مهم با ٢٧ رأى مثبت ٬ ٣ رأى منفى و ٥ رأى ممتنع در جلسه دو روز بعد آژانس به تصويب رسيد و عملأ جلوه جدى ترى به خود گرفت٠دراين ميان آراء مثبت کشورهاى روسيه ٬ هند و چين که تکيه بر نفوذ و قدرت ايشان ٬ به عنوان نقطه عطفى در استراتژى سياست هسته اى جمهورى اسلامى تلقى
ميگرديد ٬ آخرين اميدهاى سران نا آگاه وقدرت طلب رژيم ايران را نقش بر آب کرد٠

:ب﴾ استراتژى احمدى نژاد و همفکرانش در خصوص مسئله هسته اى

سياست جمهورى اسلامى درخصوص دستيابى به تکنولوژى اتمى در دوران رياست جمهورى هاشمى و خاتمى ﴿﴿ حرکت آهسته و غير محسوس به سمت فناورى هسته اى ﴾﴾ بود٠ اين سياست گرچه نتوانست مجموعه اقدامات خود را پوشيده ومخفى نگاه دارد اما درعرصه سياست خارجى موفق شد تا به روشى زيرکانه فضا را مرتبأ آرام و با ترفندهاى مختلف بار فشارهاى وارده را کاهش دهد٠با روى کار آمدن دولت جديد و تغيير کادر تصميم گيرى هسته اى ايران ٬ موضوع به صورتى ديگر و با نگاهى تازه دنبال گرديد٠بى شك احمدى نژاد از نظر ايدوئولوژيك و تفکر سياسى مذهبى به تندروترين جريان بنياگراى اسلامى تعلق داشته و دولت وى نيز در حقيقت باندى نظامى امنيتى است که ترکيبى ازنيروهاى بسيج ٬ انجمن حجتيه و آبادگران را در خود جاى داده است ٠اقليتى تماميت خواه ٬ که سالهاى سال در تکاپو براى بدست گرفتن قدرت در پشت دربهاى بسته ٬ معطل بوده و امروز در صدد ايجاد و استقرار يك نظام عملگراى فقهى ارزشى در ايران ميباشند٠از همين روست که پس از به دست گرفتن قدرت و تکيه بر کرسى رياست جمهورى نه تنها خود را بعنوان نماينده جامعه مدنى ايران معرفى نمى کند بلکه مى گويد׃ ﴿﴿ من مأمورى هستم از جانب جامعه مذهبى و فقاهتى ايران که احکام آنها را تنفيذ نمايم ﴾﴾٠او در بحرانى ترين روزهاى پرونده هسته اى ايران با اظهار سخنانى همچون ﴿﴿ صدور دانش هسته اى به ساير کشورهاى اسلامى ٬ محو اسرائيل از نقشه جهان و طرح جهان بدون صهيونيسم ٬ آماده سازى خود براى اداره جهان و مسلمان کردن تمامى مردم دنيا و در نهايت معرفى ايران بعنوان سکوى ظهور امام زمان ﴾﴾ راهى طولانى را يکشبه طى نمود و موجب تسريع در ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت سازمان ملل گرديد٠گرچه از منظر سياسى و ديپلماسى و به عقيده بسيارى از تحليلگران داخلى و خارجى او ﴿احمدىنژاد ﴾ شخصى ناآگاه از معادلات سياسى و موازين بين المللى است اما با اندکى تأمل و درك موقعيت ژئوپلتيکى ايران در دو منطقه خاورميانه و آسيا و موضوع نفت و شاهراه نفتى خليج فارس و بالأخره بحران هسته اى کشور ٬ اينگونه اظهار نظرها و سخنرانى ها از يکسو و دخالتها و حمايتهاى آشکار و پنهان از جريانات تندرو اسلامى در کشورهاى ديگر منطقه از جمله عراق و فلسطين از سوى ديگر هيچ گونه تطابقى با منطق سليم سياسى و منافع کشور نداشته ٬ مگر آنکه هدف خاصى را دنبال نمايد٠ هدفى که براساس ايدوئولوژى خاص يك جريان مشخص شکل گرفته و در آن منافع ملى و مردمى به هيچ وجه لحاظ نمى گرددجريانى که اعتقاد بر کشف ولايت ﴿ بعنوان تنها مرجع لايق حکومت ﴾ ازسوى مردم و نه انتخاب آن توسط مردم را داشته و به طبع آن حتى کلمه جمهوريت را در تعارض با حکومت اسلامى و ولايت فقيه ميداند و در نهايت با رفتار و گفتار و جهت گيرى هاى خاص خود به دنبال ايجا دهرج و مرج داخلى ٬ منطقه اى و بين المللى براى تحقق آرمان اصلى خود که همانا ظهور مهدى موعود دراسرع وقت است مى باشند٠بنابراين در يك نتيجه گيرى ساده ميتوان د ريافت که رسم چنين خط مشى هائى و اصرار بر آنها ٬ در حقيقت زمينه حمله نظامى به ايران و بسط و گسترش آن به کل منطقه را فراهم آورده که اين موضوع اصلى ترين هدف جريان فکرى موسوم به حجتيه ميباشد٠حمله نظامى به ايران توسط ناتو ٬ اسرائيل و يا آمريکا و متحدانش مى تواند حداکثر بهره بردارى و ارائه يك چهره مظلوم و مورد تهاجم واقع شده از ايران در ميان ساير کشورهاى اسلامى براى ايشان به ارمغان آورده و موجب تحريك گروههاى عملگراى اسلامى و در نهايت انجام عملياتهاى تروريستى و انتحارى در سطح منطقه و جهان گردد که اين موضوع غايت نهائى و هدف اصلى احمدى نژاد و همفکرانش مى باشد٠موضوع ديگر متزلزل بودن پايه هاى نظام جمهورى اسلامى ٬ وجهه مردمى آن و دو دستگى و تفرقه شديد در بين سران نظام و کشور مى باشد ٠در حقيقت رژيم ايران در حال حاضر بلحاظ عدم تعادل سياسى و محبوبيت مردمى نيازمند يك درگيرى نظامى مى باشد٠ چرا که حکومت اسلامى بارها و بارها و طى ٢٧ سال سلطه ديکتاتورى خود بر مردم ايران ثابت کرده است که از تمامى فشارهاى خارجى عليه ايران ٬ براى ايجاد يك جبهه واحد و منسجم درمقابل سياستهاى غرب به خوبى استفاده کرده است ٠بنابراين تأکيد برسياستهاى کورکورانه وغيرمدبرانه اما هدفمند کنونى ٬ درصورت اتلاف وقت و يا عقب نشينى احتمالى غرب ٬ يك پيروزى بزرگ براى ايشان به حساب آمده و در صورت درگيرى نظامى باز هم ايشان را به دستيابى دو هدف عمده خود نائل مى سازد ٠موضوع آخر و يکى ديگر از دلايل اصرار آقايان بر ادامه فعاليتهاى هسته اى و نهايتا دستيابى به سلاح اتمى تضمين بقاى حکومت اسلامى در ايران براى يك يا چند دهه آينده است ٠ کما اينکه تجارب کشورهاى صاحب تکنولوژى هسته اى در منطقه خاور ميانه و آسيا اينموضوع را بوضوح نمايان مى سازد ٠رفتارغرب نيز در چند ساله گذشته مهر تأييدى است بر اين مسئله که احتمال حمله آمريکا و متحدانش به يك کشور غير هسته اى بسيار بيشتر است ﴿ بحران کره شمالى و عراق بيانگر زنده اين واقعيت مى باشند ﴾ ٠بنابراين ٣ هدف عمده احمدى نژاد و اصولگرايان تربيت يافته مصباح از اتخاذ مواضع کنونى در خصوص پرونده هسته اى و بحران اتمى ايران را مى توان به شرح ذيل برشمرد ׃

١﴾ ايجاد درگيرى نظامى به جهت گسترش جنگ و عمليات تروريستى در سطح منطقه و جهان به منظورايجاد هرج
و مرج و آماده سازى زمينه ظهور مهدى موعود
٢ ﴾ ا يجاد درگيرى نظامى به منظور ملى نمودن موضوع در جهت بازسازى چهره مخدوش پايه هاى متزلزل نظام در عرصه داخلى
٣ ﴾ حفظ و بقاى حکومت اسلامى در ايران تا زمان ظهور مهدى موعود

ج ﴾ وظيفه ائتلاف سياسى مخالف رژيم چيست ؟

ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت سازمان ملل ٬ فشار سياسى تازه اى بر رژيم ايران وارد مى کند که نقطه عطفى براى اپوزيسيون دموکرات ايران به حساب مى آيد مهمترين مسئله در اين خصوص عدم اعتماد غرب به دولتمردان جمهورى اسلامى ميباشد ٠ در شرايط کنونى کشورهاى اروپائى در حالى مراحل ارجاع پرونده هسته اى ايران به شوراى امنيت و اتخاذ تصميم نهائى را به سرعت طى مى نمايند که تا چند ماه قبل شديدا با اين موضوع و هر گونه حمله نظامى به ايران مخالفت مى کردند ٠ اين از آن جهت قابل اهميت ميباشد که اکنون کشورهائى چون روسيه ٬ هند و چين که اميد اول ايران براى چنين مراحلى به شمار مى آمدند در برابرآمريکا و کشورهاى اروپائى عقب نشينى کرده و منافع کشور خود را در اولويت مى بينند ٠ازطرفى نظريه پردازان و زمامداران رژيم ايران خود بهتر مى دانند که بحران اتمى يکى از چندين مواردى است که غرب و جامعه بين المللى بر سر آن ٬ با ايشان اختلاف نظر اساسى دارند ٠ حقيقت آنجاست که اولين گام به عقب ممکن است به صورت اختيارى و از سوى ايشان ﴿ رژيم جمهورى اسلامى ﴾ برداشته شود ولى مسلما آخرين حرکت ديگر به اراده آنها نخواهد بود ٠بنابراين قبول اين نکته که ايران مى تواند در روند اعتماد سازى با غرب گام مؤثرى بردارد مردود بحساب مى آيد ٠درحال حاضر احمدى نژاد عليرغم اختلاف نظر شديد با انديشه هاى دموکراتيك و وطن پرستانه قصد دارد تا با نمايشهاى پوپوليستى خود از يکسو و ناسيوناليسته کردن مسئله اتمى و رنگ و بوى معنويت پاشيدن به حرکات و سخنان خود ٬ بحران هسته اى را بعنوان يك موضوع حيثيتى و اعتبار ملى نشان داده و آنرا به ملى شدن صنعت نفت تبديل نموده و عملا لباس ناسيوناليسم ملى بر تن ايدوئولوژى اسلام راديکال بپوشاند ٠بنابراين و با توجه به چنين شرايطى ٬ اکنون وقت آن رسيده تا در وهله اول اپوزيسيون در کنار مردم و با هوشمندى تمام موضوع را دنبال نمايد ٬ از اينرو اولين قدم در اين زمينه آگاهى مردم و افشاى نمايشهاى رژيم در خصوص عرضه بحران اتمى به عنوان يك مسئله ملى و محکوم نمودن آن است ٠ چرا که ملت ايران طى ساليان متمادى تحت سلطه استبداد دينى ٬ زندگى سخت و مشقت بارى را تجربه نموده اندبنابراين نابودى بنيادگرايان نبايستى به فروپاشى و ويرانى ايران منجر گردد ٠ مردم ايران نيزبايستى اين موضوع رادرك نمايند که مخالفت با تکنولوژى هسته اى ايران در مقطع کنونى ٬ مخالفت با تجهيز فاشيسم مذهبى حاکم بر ايران به سلاح اتمى است نه جلوگيرى از حق طبيعى ملت ايران ٠موضوع ديگر اينکه ميبايست به موازات مسئله هسته اى ٬ مسئله حقوق بشر و خلقهاى ايران با شفافيت تمام پيگيرى شده و جامعه جهانى اختناق حاکم بر روح جامعه ايران را درك نموده و از بازى هاى سياسى و عکس العملهاى ظاهرى و درحد صدور چند گزارش يا بيانيه دست برداشته و موضع حقيقى خود را مشخص نمايند٠اين موضوع نيز کاملا روشن و مبرهن است که رفورم سطحى در ايران هيچگونه تغيير خاصى در ايدوئولوژى مذهبى و رفتار سياسى جناح حاکم که در دشمنى با دموکراسى ٬ حقوق بشر ٬ سرکوب و خشونت خلاصه ميشود ٬ به وجود نخواهد آورد ﴿با نگاهى بر تاريخ ٨ ساله زمامدارى اصلاح طلبان در ايران اين مهم به صورتى واضح نمايان مى گردد﴾٠بنابراين مى بايست در اين زمان و با توجه به فرهنگ بومى مردم ايران در جهت شالوده شکنى و تغيير ساختار بنيادى در ايران گام نهائى را برداشت ٠ کليه جهت گيرى ها و رفتارهاى سياسى از سوى ائتلاف سياسى مخالف رژيم در اين زمان ٬ بايد به گونه اى باشد که در لايه هاى وسيع و پائينى جامعه داراى جاذبه بوده و با توده اى نمودن آنها بستر فرهنگى و سياسى لازم به منظور تغيير ساختار بنيادى و ايجاد يك نظام دموکراتيك فراهم گردد ٠ دراين ميان مى بايست کليه احزاب ٬ صاحبان انديشه و فعالان سياسى به پا خاسته و در گام نخست به تحمل يکديگر و فراهم آوردن فضائى مناسب براى گفتمانى دموکراتيك در جهت ارائه راهکارهاى مناسب و واحد اقدام نموده و نقش خود را در عبور کشور و ملت ايران از اين بحران تاريخى به خوبى ايفا نمايند ٠

بهمن ماه ١٣٨٤
منبع ׃ گزارشات و تحليلهاى سايت خبرى بى٠بى٠سى


على امین

0 Comments:

Post a Comment

<< Home