Thursday, March 15, 2007

نه اينك وقت آرميدن است

روزها گذشت از رويش جوانه اى
که سال پيش
به سمت قبله ام وطن
آهسته پا گرفت
در گذار از اين زمان
گر چه شاخه هاى عشقمان
خشکيده و افسرده گرديد
در هواى تلخ اين ديار دور
ليکن هنوز
ريشه راه مى زند به سوى سرزمينمان
ساقه بانگ مى دهد به غنچه ها
که هان
سر برآوريد از ميان شاخه ها
نه اينك وقت آرميدن است
و اين ميان
ناگهان
صدائى از سر خشم و نفرتى عجيب
نعره مى زند بر اندام بيشه ها
که خيز برآوريد و همصدا شويد
از براى خاکمان
که محبوس دژخيم و اهريمن است
على امین

Tuesday, January 30, 2007

عروج از شب



سپند سپيده بر شراره مهتاب
فغان بوته به دست بي مروت باد
سکوت لبخند بر آشيانه اي نمناک
و آن طرف نگاهي آرميده به گونه اي بي تاب

بر آستان انزجار و تنفري ملموس
کلاغى آهسته چو بيد بر خودش ميلرزد
در عمق نگاه آلوده به زنجيرش
وصله هائى غريبه بر خاک مي دوزد
و دانه هاي صدا را به آرامي
از ميان انبار غله مي دزدد


سکوت سنگ و ناله شاخه خشک
يگانه محفل مخملين اين شهر است
درود عقرب و کژدم به مار سياه
و قتل دانه باران به دست خاک کوير
ترانه هاى مجاز و هم آهنگ است


جوانه ها جوانه مرگ ميشوند شبها
صداى ناله قاصدک سخت طولانيست
هجوم ملخها به باور خورشيد
و رويش علفهاى هرز در مهتاب
طلسم و تازيانه شده بر گونه دريا


چروک موج تظلم بر انديشه ما
اگر چه آبستن شکستن نفس است
عروج کوچه از دل شبهاى بي پايان
و ليکن آخرين راه ميسر از اين قفس است


علی امین

Wednesday, November 22, 2006

... عشق يعنى


عشق يعنى رد ظلم و بندگى
داد و فريادت هوا از بردگى
عشق يعنى زخم دست کودکى از فرط کار
حذف فقر و ديدن وى
بر فراز قله هاى افتخار



عشق يعنى مرگ دوران حجر
تن سپردن به نسيمى از سحر
عشق يعنى در دل مردم شدن
مانع از اعدام و رجم و
دادن فرصت به اين و آن شدن



عشق يعنى ايده خود داشتن
پرچم آئين خود افراشتن
عشق يعنى حرمت تك واژه ها
از قداستهاى اديان الهى
تا جهان بينى فرد بى خدا



عشق يعنى فکر کردن با زبان مادرى
رشد يافتن ٬ آرميدن ٬ بر زمين پدرى
عشق يعنى حق خلقهاى وطن بر سرنوشت
خط بطلان بلندى
بر سر تبعيضها ٬ بى پى نوشت

عشق يعنى ذره خاك وطن
جسم بى جان مبارز در کفن
عشق يعنى سرنهادن بر درون
ايستادن در ميان دره اما
دم برآوردن به جلاد برون



عشق يعنى تازه گرديدن به وقت خستگى
گفتن از آزادى وآزادگى
عشق يعنى از من و تو ٬ ما شدن
تکيه کردن برهم و
در نهايت بر سر خودکامگان ويران شدن

على امین



Tuesday, September 19, 2006

خيزبلند بنيادگرايا ن و موج تبليغاتى منتظران در خاورميانه







در روزهائى که حوادث دلخراش تروريستى ٬ جنگهاى پراکنده منطقه اى ٬ نا امنى و کشتار مردم مظلوم و بى دفاع از يکسو و سرکوب و تحديد دگرانديشان و جريانهاى روشنفکرى از سوى ديگر همچون شعله اى دامن خاورميانه را فرا گرفته است ٬ برخى حکومتها ٬ احزاب ٬ جريانهاى فکرى و فرقه هاى مذهبى مشغول رواج شايعات و مسائل خرافه اى در ميان مردم عامى مى باشند تا با سرگرم نمودن ايشان و انتشار موارد مذکوره و به نوعى همه گير نمودن آنها توجه اذهان عمومى را از واقعيات و فجايع در حال رخداد منحرف نموده و به نوعى بقا و کسب اهداف از پيش تعيين شده خود را تضمين نمايند
يکى از اين موارد موضوع ظهورامام زمان ٬ نحوه و زمان آن مى باشد . روزمره و در لابلاى اخبار مهم منطقه بعضا در صدر اخبار خبرگزاريها و يا سايتهاى خبرى با اينگونه مسائل برخورد کرده و اغلب بى تفاوت و حتى بدون مرور متن کامل خبر و يا موضوع مطروحه بسراغ عنوان ديگرى مى رويم ٬ غافل از آنکه موجى مسموم اما هدفمند در حال تکثير و شستشو و تغيير زاويه ديد مردم عامه اين سرزمين مى باشد
يک روز سخن از نيابت امام زمان در عراق و شاگردان آن نيابت محترم !!! در کشورهاى اطراف از جمله ايران است ٬ روز ديگر قصه محافل مخفيانه خاله خان باجى هاى مجالس مذهبى ايران و تدارك زمينه هاى ظهور آقا از طريق برخى رابطهاى مخصوص ايشان به ميان مى آيد ٬ يك هفته لبنان مرکز توجه قرار گرفته و حسن نصرالله مدعى نيابت شده و بوى آقا از ايشان به مشام مى رسد و هفته ديگر يکى ازعلما خواب نما مى شوند که قاتل آقا در فلان شهر در همين لحظه زائيده شده است
در اين اثنا فرقه حجتيه خودمان نيز به رهبرى شيخ اعظم !!! استاد مصباح يزدى و پا منبرى هاى تندرويش که جديدا حتى تاب شنيدن سخنان خودى ها را هم ندارند و خطوط جديد و مرزهاى نوين خودى ها و غير خودى ها را ترسيم نموده اند ٬ ميدان دارى کرده و با عنايت بر سرسپردگى رياست محترم قوه مجريه بر اين آستان مبارك ٬ سر از پا نشناخته و تلافى دوران حاشيه نشينى را در مى آورند
چند روز پيش در حال جستجوى مطلبى در دنياى مجازى اينترنت بودم که مطلبى توجهم را جلب نمود
مستندى با درج تصوير محمود احمدى نژاد و البته به زبان عربى
البته اين روزها بسيارى از سايتها و روزنامه هاى خارجى گفتار رئيس جمهور عاليقدرمان !!! را با درج تصوير و بعضا کاريکاتور زيبائى از ايشان تحت پوشش رسانه اى قرار مى دهند ٬ اما عبارت بالاى صفحه نيازى به ترجمه نداشت و خود گوياى مطالبى بسيار اما درك نشدنى در آن لحظه براى من بود
با توجه به موضوعيت متن از يکى از دوستان اهوازى که بر زبان عربى تسلط دارد خواهش کردم تا مطلب مذکور را ترجمه نمايد تا بهتر و بيشتر به رابطه اسم درج شده در عنوان مطلب مذکور ( شعيب بن صالح ) با تصوير محمود احمدىنژاد گرديم
در پايان اين نوشتار و قبل ازدرج اصل مطلب و ترجمه آن فقط بذکر چند نکته بسنده کرده و قضاوت و داورى را در اين خصوص به خوانندگان محترم واگذارمى نمايم و آنهم اينکه : بى شك نويسندگان و مروجان چنين مطالبى از نظر ايدوئولوژيك و تفکر سياسى مذهبى به تندروترين جريانات بنيادگراى اسلامى تعلق داشته و احمدى نژاد و دولت متبوعش در حقيقت از ارکان اصلى اين جريان افراطى در حال حاضر مى باشند . اقليتى تماميت خواه ٬ که امروز در صدد ايجاد و استقرار يك نظام عملگراى فقهى ارزشى در ايران و منطقه خاورميانه ميباشند٠
گرچه از منظر سياسى و به عقيده بسيارى از تحليلگران داخلى و خارجى احمدى نژاد شخصى ناآگاه از معادلات سياسى و موازين بين المللى است اما با اندکى تأمل ومطالعه نمى توان گفت که اينگونه يادداشتها و اظهار نظرها و رواج خرافه هاى مذهبى و موج سوارى بر روى آن از يکسو و دخالتها و حمايتهاى آشکار و پنهان از جريانات تندرو اسلامى در کشورهاى ديگر منطقه از سوى ديگر عارى از هرگونه استراتژى و هدف خاص سياسى و تبليغاتى است
هدفى که براساس ايدوئولوژى خاص يك جريان مشخص شکل گرفته و در آن منافع ملى ٬ مردمى ومنطقه اى به هيچ وجه لحاظ نمى گردد
جريانى که در نهايت با رفتار و گفتار و جهت گيرى هاى خاص خود به دنبال ايجا دهرج و مرج داخلى ٬ منطقه اى و بين المللى براى تحقق آرمان اصلى خود که همانا ظهور مهدى موعود دراسرع وقت است ٬ مى باشند٠

ترجمه و لینک مطلب


شعيب بن صالح

او کسى نيست بجز احمدى نژاد که در فرهنگ عاميانه به او ( صالح مردميار ) اطلاق مى شود
به روايت ازعماربن ياسر : فرمانده لشکرمهدى ٬ شعيب بن صالح مى باشد
و در روايتى ديگر نقل شده : فرماندهى مقدمه لشکر يا سپاهيان مهدى ٬ مردى است از بنى تميم ( يکى از قبايل معروف عرب ) و داراى ريش کمى مى باشد که شعيب بن صالح ناميده مى شود
و به روايت ازمحمد بن حنفيه : از خراسان پرچمهاى سياه خارج مى شوند که افراد خارج شده داراى کلاههاى سياه و جامه هاى سفيد مى باشند ٬ که در مقدمه آنها مردى بنام شعيب بن صالح از قبيله بنى تميم قرار دارد و اصحاب سفيانى را شکست مى دهند و تا بيت المقدس پيشروى مى کنند که اين باعث ثبيت ملك و قدرت مهدى مى شود
اما شمايل او به قرار زير مى باشد : جوان و سبزه روى ٬ لاغر ٬ داراى ريش و محاسن کم ٬ فرمانده نظامى ٬ داراى بصيرت و يقين و مصمم ٬ فرمانده مجرب و بزرگ نظامى طراز اول و شکست ناپذير و از اهالى رى ٬ تهران ٬مى باشد
كليه خصوصيات و شمايل فوق الذكر شامل حال رئيس جمهور ايران احمدى نژاد مى شود٬ لقب او مردميار ٬ مرد صالح و همچنين شعيب بن صالح است٠ صورت او سبزه و لاغر اندام و داراى ريش و محاسن كم ميباشد٬ همچنين او رئيس جمهور ايران و در تقوا و ديندارى معروف ميباشد و با استقامت و مصمم و جدى است٠ فرمانده نظامى طراز اول مى باشد زيرا در جنگ حضور داشته است و او فرمانده ﴿ افسر﴾ نظامى بوده است و از اهالى تهران مى باشد
وصف خراسانى وشعيب بن صالح منطبق بر شخص ولى فقيه ﴿ خامنه اى ﴾ و رئيس جمهور ﴿ احمدى نژاد﴾ مى باشد پس شخص سوم كه معروف به ﴿﴿ يمانى ﴾﴾ است و شريك آنها است ٬ چه كسى مى باشد؟
: برای رویت متن عربی از لینک زیر استفاده نمائید

http://urlkick.com/4b3
برگرفته ازكتاب ׃ شما درحال حاضر در عصر ظهورقرار داريد
نوشته ׃ فارس فقيه
انتشارات׃ دار العلم للطباعة و النشر
على امین

Tuesday, August 01, 2006

قلم ها را به روى خاك نياندازيم


صدائى نعره زد برخيز
که ياران سخت غمناکند
پرستوها همه رفتند و لاله ها
سر به روى خاك مى مالند

نگاهى با هياهو
وليکن سرد و نمناك
به سويم هجمه اى آورد
که ياران دبستانى
به پشت ميله هاى آهنين ٬ غمگين و محبوسند

سرودى با ترانه هاى پائيزى
به گوشم لحظه اى نجوا کنان پر زد
که آزاد مردان و زنان کشورت ايران
در بند دژخيمانى از جنس دد و ديوند

سکوتى ناگهان بر پيکرم ناليد
سرشکى بر کوير گونه ام غلطيد
دل ديوانه از عشق وطن
بر خودش پيچيد

وليکن
ناگهان انديشه اى بر آسمان ذهن من چرخيد
که اکنون
گر چه از خاك و ريشه و ياران خود دورم
اما نيك مى دانم
گر من و تو
قلم ها را به روى خاك نياندازيم
و بر راهى براى تابش خورشيد
به روى تاريک خانه هاى نامردان بيانديشيم
شکوفا گشتن و آزادى ايران
رها گشتن ز بند ناجوانمردان
و پايان جفاى اين ستمکاران
لحظه اى نزديك نزديك است

على امین

Tuesday, June 20, 2006

حضور قاضی مرتضوی در شورای حقوق بشر سازمان ملل , توهین به ملت ایران است

روز گذشته مطلع شديم که هيئتى به نمايندگى از رژيم جنايتکار جمهورى اسلامى در مراسم آغاز به کار شوراى حقوق بشر سازمان ملل در ژنو شرکت مى کنند
کميسيون قبلي حقوق بشر سازمان ملل ، بدليل سکوت و بى تفاوتى در مقابل نقض سيستماتيک و وحشيانه حقوق بشر در بسياري از کشورهاي دنيا، مورد اعتراض و انتقادات گسترده بين المللي بود . از اينرو سازمان ملل براي مقابله با اين اعتراضات وسيع، سازمان خود را تغيير داده و اکنون شوراي حقوق بشر را بجاي نهاد قبلي نشانده است
جاى بسى تعجب و تاسف است که اين نهاد بين المللى فعاليت جديد خود را با حضور بزرگترين ناقضين حقوق بشرى آغاز مى کند و اين موضوع مى تواند رد پائى تاريك در اذهان عمومى جهانيان و بخصوص ملت رنج کشيده ايران که خود قربانى و زخم خورده جنايات اين دژخيمان است بر جاى بگذارد
نکته دردآور اين موضوع شرکت سعيد مرتضوى دادستان شکنجه گر رژيم اسلامى در ترکيب اين هيئت مى باشد حاکمان ايران با اين عمل به نوعى پوزخند و دهن کجى خود را به تمامى ملتهاى آزاده و اشخاص و سازمانهاى مدافع حقوق بشرى اعلام نمودند
نام قاضي مرتضوي همواره با ترور و شکنجه و اعدام همراه بوده و همگان او را به عنوان مرد شماره يك سرکوب مطبوعات و از دشمنان اصلى آزادى بيان مى دانند . از جمله جنايات بارز مرتضوي نقش مستقيم در قتل زهرا کاظمي ژورناليست شهروند کانادا مى باشد
از اينرو ما نيز به همراه تمامى سازمانهاى مربوطه , حضور هيئت نمايندگى رژيم اسلامى در اين اجلاس را محکوم و خواستار اخراج سريع ايشان و دستگيرى و محاکمه قاضى مرتضوى در سوييس مى باشيم

علی امین
بيستم ژوئن ٢٠٠٦

Tuesday, May 30, 2006

!!! همه چيز ممنوع



با مرورى کوتاه بر اخبار روز ايران و ساير کشورهاى جهان دردى عميق و آهى بلند بر انديشه و وجود هر ايران زاده اى مستولى مى گردد
در حاليکه دنيا بصورت دهکده اى جهانى بدل گرديده ٬ ديگر مرزبندى ها هيچ معنا و مفهومى ندارد ٬ فناورى و تکنولوژى بسرعت در حال پيشرفت است ٬ دولتها يک به يک در صدد پيشى گرفتن از هم در زمينه رفاه اجتماعى و رشد اقتصادى مردمان خويشند ٬ هر شخصى نه به اندازه يک نفر که به ميزان يک انديشه ٬ يک تفکر و يك جريان آزاد است ٬ آزادى و آزادانديشى به مثابه نان شب مى ماند ٬ حاکمان جمهورى اسلامى هر روز بيشتر از روز گذشته ملت را به انزوا کشانده و درصدد اجراى قوانين اسلامى١٤ قرن گذشته اند
ملت متمدن ايران ٬ امروز ٬ دربند عده اى خرافه انديش که به راستى روى اعراب شبه جزيره را نيز سفيد کرده اند ٬ گرفتار شده و دنيا نيز به لحاظ منافع اقتصادى خود ٬ مهر سکوت بر لب زده و گوشهايشان را به روى فريادهاى ملتى آزاده مسدود نموده اند
حکومتى راديکال که براى حفظ بقاى خود از هيچ جنايتى فروگذار ننموده و با افکار متحجرانه حاکمان خود ٬ تا خصوصى ترين ابعاد و ارتباطات مردم را کنترل نموده و تعيين تکليف مى نمايد
سخن راندن در اين زمينه دردناک تر از آن چيزهائى است که نوشته شده و يا ادا ميگردد
در اين زمينه ترجيحا سخنى به ميان نياورده و باذکر چند عنوان خبرى مربوط به دو ماه گذشته ٬ نتيجه گيرى را به عهده خوانندگان محترم مى گذارم

: ايلنا يازدهم ارديبهشت ٨٥- مديرنظارت بر اماکن عمومي ناجا
هر لباسي كه فاقد شناسنامه باشد، غيرمجاز است
:ايلنا يازدهم ارديبهشت ٨٥- مديرنظارت بر اماکن عمومي ناجا
آموزش انفرادي مرد به زن، در محيط آموزشگاه تخلف است
: خبرگزارى دانشجويان ايران - رئيس سازمان تربيت بدنى
با هر ورزشکارى که بخواهد با قيافه زنانه به ميدان بيايد برخورد جدى مى کنيم
: ايرنا مورخ بيست و ششم ارديبهشت ٨٥- مخبر کميسيون فرهنگى مجلس
اعتراض به اختلاط زنان و مردان در فيلم هاى سينمايى
:پيك ايران دوازدهم ارديبهشت ٨٥
پيام فضلى نژاد در مرکز پژوهشهاى سپاه قول داده وبلاگها را شناسائى و به روش غير قضائى سرکوب کند
:راديوفردا چهارم فروردين ماه٨٥ – شهلا لاهيجى مدير شرکت نشر روشنگران
کتابهائی که در 27 سال اخیر بارها چاپ شده اند، اینک ممنوع الانتشار هستند
:خبرگزاري كار ايران مورخ يازدهم فروردين ماه ٨٥- خبرنگار ايلنا
در سال گذشته، دو هزار نفر از كاركنان ادارات آموزش امر به معروف و نهي از منكر ديدند
:پيك ايران سى و يکم ارديبهشت ٨٥ – مسئول دفتر اينترنت دادستانى
بايد به سمتى برويم که وبلاگها و سايتها براى انتشار مطالب خود ٬ ابتدا آنها را عرضه و مجوز بگيرند
:تهران- هجدهم فروردين ماه٨٥- خبرنگار خبرگزارى انتخاب
برخورد پليس با دختر١٠ ساله بدليل پوشيدن مانتو کوتاه
:بيستم فروردين ماه٨٥- خبرنگار خبرگزارى انتخاب
استاندارکرمانشاه بازار ويژه بانوان احداث مى کند که ورود مردان به آن ممنوع خواهد بود
:پيك ايران بيست و يکم فروردين ماه٨٥
شادىممنوع ! شهربازى براى هميشه تعطيل شد
: بيستم فروردين ماه٨٥- وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى
بعد از فيلتر سايتها اينبا ر ليست سياه تهيه مى شود
: ايسنا مورخ سى ام فروردين ماه ٨٥- فرمانده انتظامى تهران بزرگ
حمل حيوانات اهلى در خيابان ممنوع است
:پيك ايران دوم ارديبهشت ماه٨٥
آغاز بکار دور جديد نيروهاى سرکوبگر رژيم براى مبارزه با بدحجابى
:چهارم ارديبهشت ماه٨٥ - روزنت "روز"، شهرام رفيع زاده
بعد از حجاب نوبت ماهواره رسيد
:خبرگزاري كار ايران مورخ پنجم ارديبهشت ماه ٨٥- نماينده اصفهان
ديدن ساق پاى برهنه مردان براى زنان گناه است
:خبرگزارى دانشجويان ايران - رشيدى مدير شرکت فناورى اطلاعات
سيستم جديد فيلترينگ ايران با قابليت شناسائى کاربران اينترنت و تمام مراجعات آنها راه اندازى شد
:ايسنا مورخ هشتم ارديبهشت ماه ٨٥-آيت الله صافى گلپايگانى
وجود فرهنگسراها باعث حزن امام زمان مى شود
:پيك ايران دوازدهم ارديبهشت ماه٨٥
اقامه نمازجماعت ظهر در ادارات دولتى استان اصفهان اجبارى شد

Friday, May 19, 2006

آقایان , سنگ چه مرام و مسلکی را به سینه می زنید ؟


نقض صريح حقوق جهانشمول انسانى و نژادپرستى اسلامى همواره در طى چهارده قرن گذشته مشهود مى باشد و آثار و مدارکى از اين دست که همگى بر ايرانى ستيز بودن اعراب و فرهنگ خشن و ضد انسانى ايشان در آن دوره حکايت دارد ٬ بسياراست
به راستى سزاوار است پس از تحميل دين و مکتبى عقيدتى ٬ که تنها و تنها در خور همان اعراب بوده و هست ٬ آن هم با زور شمشير و انجام جناياتى تاريخى ٬ اين چنين نسل کشى و نژاد پرستى عليه ايرانيان سفارش گردد
نکته مهم و آزاردهنده اينکه سردمداران رژيم آخوندى با علم به اين مطالب همواره با چماق اسلام بر سر ملت در بند ايران زده و قصد تصفيه فرهنگ غنى ايرانى را دارند
تاراج فرهنگ و هنر ايرانى و قصد در محو تاريخ و تمدن کهن ايران زمين از سوى اعراب آن دوران و اسلاميون عربيزه شده امروز درون حاکميت ايران ٬ آرزوئى دست نيافتنى بوده و داغى است ابدى که تا دنيا ٬ دنياست ٬ ايشان را خواهد سوزاند


على امین
ارديبهشت ٨٥

Tuesday, May 09, 2006

گروگان گیری و حمله به کودکان٬ حربه جدید عملگرایان افراطی حاکم بر ایران-على سورى




فریاد های کودکانه علی نه فقط از سر ترس و وحشت که نتیجه حمله ای ددمنشانه به فرزند هفت ساله یک دگر اندیش آذربایجانی بود
حرکتی مسموم که در نهایت منجر به افزودن برگی ننگین به کتاب جنایات بی شمار چماق به دستان و عربده کشان رژیم جمهوری اسلامی به حساب آمده و لکه تاریک دیگری در مسیر سرکوب اندیشه های آزاد مردان ایرانی میباشد
حمله و ضرب و شتم کودک هفت ساله بها علی باقریان(معروف به بهار ترک) اولین جنایت رژیم اسلامی در این زمینه نبوده و طبعا تا زمان خاتمه حیات فاشیسم قومی و مذهبی حاکم بر ایران آخرین آن نیز نخواهد بود
جنگ نابرابر و تمام عیار در جهت قلع و قمع ندای مخافین رژیم به جایی رسیده است که همسر را به جای شوهر بازداشت نموده٬ فرزند خردسال را به جای پدر به گروگان گرفته و یا کودکی را به جرم عقاید سیاسی و فعالیت های پدر تبعیدی اش مورد ضرب و شتم قرار داده و صفحه سپید ذهنش را باکلماتى چون ﴿وطن فروش﴾ و ﴿جاسوس﴾ آلوده و آسمان چشمانش را بارانی نمودند

به راستی این گونه اعمال وقیح با کدامین جنایات دیکتاتوران در طول تاریخ قابل مقایسه بوده و در کدامین کتب تاریخی به جز کارنامه ننگین خود باختگان اقتدار گرای حکومت اسلامی یافت می گردد؟
آیا این قبیل برخورد ها چیزی بجز عجز و نا توانی رژیم در عرصه های داخلی و خارجی را به نمایش میگذارد؟
رژیمی که هر صدایی را با سلاحی پاسخ گفته و در هنگام درماندگی دست انتقام به گردن فرزندان در بند ملت(زندانیان سیاسی و عقیدتی) و یا خانواده های فعالین سیاسی خارج از کشور گذاشته و قصد ایجاد رعب و وحشت در جامعه را دارد

از همین رو افشا و محکوم نمودن جنایات بی پایان رژیم تکلیفی بر دوش هر آزاد اندیش ایرانی بوده و ایستادگی تا قطع کامل ریشه های پوسیده سرکوب گران آزادی یک وظیفه تاریخی به شمار می آید
باشد که علی و علی های دیگر٬ ایران فردا را که حاصل این مبارزات و ایستادگی ها می باشد٬ ارج نهاده و پاسداری نمایند

منبع: روزنامه حریت چاپ آذربایجان مورخ 22 مارس2006
متن خبر:روزگذشته21 مارس برابربا 20 صفرروزاربعین حسینی درشهرارومیه خیابان﴿ 9 پله﴾ این شهر کودکی 7 ساله به نام علی و دختر 17 ساله ای به نام افسون در جمع دسته های عزاداری مورد حمله افراد ناشناس با شعار نهضت حسینی تماشاچی ندارد و خائنین جائی در ایران ندارند قرار گرفتند
این دو کودک بچه های بهار علی باقریان معروف به بهار ترک که به علت عقاید ملی گری در تبعید به سر می برد هستند


Monday, May 01, 2006

گرامی باد روز کارگر



ساليان متمادى است که شاهد اعمال تبعيض ها و فشارهاى اقتصادى و اجتماعى بر عليه کارگران ايرانى مى باشيم
نظام ديکتاتور جمهورى اسلامى , از همان آغاز , هر گونه اعتراض و يا حتى خواسته هاى صنفى کارگران را , به شديدترين نحو ممکن سرکوب کرده و همواره کارگران , قشر پايمال شده نظام اقتصادى کشور بوده اند
در تمام اين مدت , درآمدهاى سرشار حاصل از صادرات نفتى و ذخائر عظيم کشور , از سوى حاکمان سيرناشدنى ولايت اسلامى به يغما رفته , و کارگران اعم از زن و مرد , در شرايط بسيار دشوار و بدون قدرت تامين کمترين نيازهاى خود , زندگى را سپرى نموده اند
احمدىنژاد , نماينده راديکالترين بخش جناح حاکم , در حالى با شعار عدالت اجتماعى , طى انتخاباتى فرمايشى قدرت را در دست گرفت و نام دولت مهرورزى بر کابينه ( نظامى-امنيتى ) خود مى نهد که در طى همين مدت کوتاه , هرگونه اعتراض و يا خواسته هاى صنفى کارگران را , با ضرب و شتم و حبس و سرکوب پاسخ داده و در اين راه از هيچ گونه ددمنشى فروگذار ننموده است .ما امروز ضمن گراميداشت روز کارگر , با کليه فعالين جامعه کارگرى , به خصوص کارگران و مبارزان در بند رژيم جنايتکار جمهورى اسلامى ميثاق مى بنديم و ياد تمامى فرزندان ايران زمين , اعم از کارگر و غير کارگر , که در جهت تحقق آرمانهاى عدالت طلبى و برقرارى دموکراسى , جان خود را هديه نموده و يا در سياه چالهاى مخوف رژيم گرفتار مى باشند , گرامى داشته و اعلام مى داريم تا قطع ريشه هاى حکومت ضد کارگرى جمهورى اسلامى و برقرارى عدالت اجتماعى درايران , دست از مبارزه نخواهيم کشيد و از پاى نخواهيم نشست

Wednesday, April 19, 2006

يارب مباد که گدا معتبر شود٠٠٠




گرچه با نگاهى کوتاه بر تصويرمقابل لبخندى گذرا اما تلخ بر لبهاى هرايرانى جارى ميگردد ٬ ليکن تصاويرى ازاين دست ٬ نهايت فقر اجتماعى و سياسى يك رئيس جمهور را به نمايش مي گذارد
بى کفايتى احمدى نژاد تنها و تنها در سخنان ناسنجيده و جنجال برانگيز ٬ اتخاذ تصميمات نابجا ٬ به انزوا کشاندن ايران و ايجاد چالشهاى فراوان در عرصه هاى داخلى و خارجى خلاصه نگرديده و در ساده ترين امور جارى وى نيز آشکار و هويدا مى باشد
به راستى مسند قدرت ملتى ٬ با تمدن و پيشينه تاريخى هزاران ساله اش ٬ در خور ژنده پوش نالايقى که حتى از خواباندن پاشنه هاى کفش خود در يك مراسم رسمى ابائى ندارد ٬ مى باشد ؟
شخصى با طرفدارانى قليل اما چماق چرخان و عربده کش ٬ با انديشه هاى خرافى و پوسيده
با درکى سطحى از تصوير فوق و تصاويرى از اين قبيل ٬ به راحتى مى توان به دردهاى نهفته ملتى آزاده ٬ اما به گروگان گرفته شده پى برد
دردى عميق که بغضى شکسته را در سينه جاى داده و تنها چاره اش ٬ آزادى ملت از چنگال دژخيمان حاکم و بازگشت افرادى چون احمدىنژاد به جايگاه اصلى خود که همانا جائى به جز آهنگرى ها و ميادين تره بار نمى باشد

على امین
فروردين ١٣٨٥

Thursday, April 13, 2006

تو ای ایران تحمل کن




نگاه تشنه ام را اى وطن درياب
که سرشار از همه عشق ووفاداريست
تو بر لرزيدن دستان من بنگر
که فريادش همه لبريز تنهائيست
تو اى ايران
اى سرزمين سربلند خطه مشرق
تو اى فرياد بى پايان آزادى
نداى هر زن و مردت
تواى آئينه عزت
مظهر عفت
نماد غيرت و قدرت
به زير چکمه هاى حاکمان خائنت امروز
همانا استوار و پاى برجا
تحمل کن که مى دانم
دماوند و خزر تا نيلى عمان
بلوچ و گيلك و فارس و عرب ٬ آشفته و حيران
لروترك و ترکمن ٬ تا کرد کردستان
جگر خونند و فريادها به دل دارند
از جفاى بى حساب ناجوانمردان
تحمل کن که درد ما همه يکسان يکسان است
و آزاديست درمانش
که بر لبها و در اطراف ما
بى رنگ و پنهان است

على امین

Wednesday, April 12, 2006

آيا اينجا نيزاوين است ؟؟؟




در حال حاضر فشارهاي موجود و اختناق حاکم بر روح جامعه ايران بر هر نگاه واقع بين و حقيقت نگري پوشيده نبوده و اين نکته نيز روشن و مبرهن است که زندگي در فضاي بسته و خطوط محدودي که امروز بر متفکر ، انديشمند و جوان ايراني تحميل گرديده است تا چه اندازه دشوار و منتهي به عواقب و پيامدهاي وخيم و ناگوار خواهد شدفضايي که در آن ، رفتار و گفتار و خط مشي سياسي افراطيون اسلامي بعنوان حجت و حتي فراتر از قانون اساسي شمرده شده و ميبايست به حکم ولايت مطلقه فقيه با چشم و گوشي بسته و زباني آرام و بصورتي کورکورانه و فقط بعنوان يک مقلد و نه يک انسان باشعور و صاحب عقيده ، ذوب ولايت شدآنجايي که صدا را با سلاح پاسخ گفته و انديشه انسانها را آفت حکومت ولايي و اسلامي حاکم مي پندارندحکومتي که حکمرانان آن از رويارويي با منطق و قلم عاجز بوده و نداي انديشه را با شکنجه ، زندان و اعدام و حتي در مواردي فتواي علني ترور پاسخ مي گوينداکنون و در چنين شرايطي و با توجه به تصرف اکثريت کرسي هاي پارلمان و نيز کرسي رياست جمهوري توسط راديکال ترين بخش جناح حاکم ، فضاي سياسي و اجتماعي درون کشور بيش از هر زمان ديگري آبستن حوادث ناگوار و سرکوبگرانه ناشي از تندروي هاي اسلام گرايان افراطي رژيم حاکم ، برعليه منتقدين ، معترضين ، اقليتهاي ديني و قوميتهاي ساکن در ايران ميباشددر حقيقت وضعيت کنوني ايران ، شرايط را براي اين افراد به گونه اي رقم زده است که ماندن و ادامه زندگى در کشور نوعي خودكشى محسوب شده و چاره اي جز فرار و ترك سرزمين مادرى را پيش روي ايشان باقي نميگذاردفرار و در خواست کمک از دولتها و جوامعي که هماره شعار حمايت از حقوق بشر و به رسميت شناختن آزادي افراد را سر داده و بسياري از معاهدات و قطعنامه هاي بينالمللي در اين خصوص را تهيه و تصويب نموده انداما به راستي اين چنين بوده و همانگونه که اعلام ميشود با فرد پناهجو برخورد ميگردد ؟پناهجويي که بدليل مشکلات عقيدتي و تهديدات جاني و پس از تحمل مشقات فراوان به اميد کمک از سوي اين کشورها ، خانه و کاشانه خود را ترک گفته ، حتي فکراين موضوع را از ذهن خود عبور نمي دهد كه پس از تقاضاي پناهندگي بارها و بارها و به نحوي ناشايست و حتي در مواردي بصورت عريان مورد بازرسي بدني قرار گيرد ، روزها و هفته ها در سلول انفرادي و ايزوله و پس از آن در زندانهاي موسوم به کمپهاى بسته نگهداري شود ، بعضا براي جابجايي ايشان به دادگاه و يا مراکز مصاحبه به دستانش دستبند زده و در نهايت چه در اين ايام و چه زمانيکه بالاخره به کمپ باز منتقل ميگردد ، به بهانههاى مختلف ازجمله دستگيري قاچاقچيان ﴿که هيچ ارتباطى به مشكل پناهجو ندارد﴾ ، گاه و بيگاه و بدون اطلاع قبلي بسراغ او آمده و تحت بدترين و شديدترين فشارهاي روحي و رواني از او بازجويي کرده و ازهمه جالبتر اينکه او راعلنأ و بي پرده به گروگان بردن ، حبس و بسياري مسايل ديگر تهديد نموده و با الفاظي خاص و نامتناسب و حرکاتي مخصوص و آزاردهنده مورد تحقير و توهين قرار دهندآيا در واقع در اينجا نيز ابزار کار اين دوستان براي كسب اطلاعات ، تهديد و تحقير و توهين آنهم در جوّى مسموم و تحت شديدترين فشارهاي روحي و رواني است ؟آيا اينجا نيز اوين است ؟؟؟آيا در قرن بيست و يکم و در روزگاريکه حتي نقض حقوق حيوانات باعث برپايي جلسات ، تاسيس سازمانهاي مختلف و تصويب قوانين و پيش بيني بودجه هاي مخصوص ميگردد ، چنين اعمالي جايگاهي دارد؟براستي نام اين بازي خطرناک را چه بايد نهاد و تاثيرات منفي اينگونه برخوردها و اثرات و لطمات شديد روحي وارده به اين انسانها را چگونه ميتوان جبران نمود ؟چگونه ميتوان اين رفتارها را در متن يک جامعه مدني و دموکراتيک اروپايي تحليل کرد ؟متأسفانه اينها حقايقي تلخ و مهلک ، اما در حال رخداد ميباشند که قطعا از چشم بسياري روشنفکران ، حاميان حقوق بشر ، سازمانهاي حمايت کننده از پناهندگان ، مردم نوعدوست و شايد برخى از مسئولين و مقامات دولتي اين کشورها مخفي مانده استحقايقى که اکثر پناهندگان با قسمتى و يا کل آن برخورد کرده و پس ازآن نيز بدون سرنوشت ماهها و سالهاى زيادى ازعمرگرانبهاى خود را درکمپهاى پناهندگى سپرى نموه و درآخرنيزممکن است ايشان را پس از مدتها انتظار به کشورمبدأ و درحقيقت همانجاێى که بلحاظ مشکلات عديده خود مجبور به ترك آنجا شده است بازگردانند ٠باشد که جوامع و دولتهاي پناهنده پذير و بالطبع کليه افراديکه به نحوي مرتبط با پناهجو ﴿ خصوصأ پناهجوى ايرانى ﴾ و پروسه پناهندگي وي ميباشند ، رعايت حداقل مسايل حقوقي و انساني و اخلاقي را ملاک عملکرد و گفتار خويش قرار داده و با اجراي صحيح اين امور ، آنها را از جنبه شعارگونه ٬ تبليغاتي و صرفا فيگورهاي بين الملي خارج نموده و جامه عمل بپوشاند


على امین

بحران هسته اى وخط مشى عملگرايان افراطى




الف ﴾ مرورى کوتاه برمناقشه اتمى ايران ازآغازتا امروز׃

شايد بتوان آغازمناقشه اتمى ايران را آن زمان دانست ڪه تنى چند ازافسران اطلاعات آمريڪا درسال٢٠٠١ ، خبراز وجود تاسيسات هسته اى نظامى ايران دراماڪن نظامى را دراختيارسيمورهرش روزنامه نگارمعروف آمريڪايى قراردادند۰پس از آن ودرسال ٢٠٠٢ ابتدائا خبر از وجود تأسيسات غنى سازى اورانيوم در نطنز و رآڪتور آب سنگين دراراڪ توسط يڪى ازگروههاى مخالف رژيم مطرح ،ڪه با انتشار تصاويرماهواره اى ازسوى آمريڪا ازجديت بيشترى برخوردارگرديد٠دراڪتبرسال ٢٠٠٣ و درپى فشارهاى جهانى و آژانس بين المللى انرژى اتمى درجهت شفاف سازى فعاليتهاى هسته اى وهمڪارى بشتروبدون قيد وشرط ايران با آژانس ٬ يڪى ازگروههاى مخالف رژيم جمهورى اسلامى ادعا ڪرد ڪه ايران يڪ ڪارخانه غنى سازى اورانيوم براى مقاصد نظامى دراصفهان ساخته است ٠اندڪى بعد و درجريان مذاڪرات با سه ڪشوراروپايى ٬ بالاخره ايران به توقف غنى سازى اورانيم و امضاى پروتڪل الحاقى تن داد تا تأسيسات اتمى جمهورى اسلامى درمعرض بازرسى بى قيد وشرط بازرسان آژانس قرارگيرد٠درسال ٢٠٠٤ بحران اتمى ايران با فراز و نشيبهاى فراوان و چانه زنى هاى سياسى و ديپلماتيڪ و مذاڪرات پى درپى دنبال شد٠دراين سال ايران ٬ نه تنها تعليق نامحدود غنى سازى و توقف درتوليد سانترفيوژ را نپذيرفت بلڪه پلمپ آژانس روى سانترفيوژها را فك و توليد سانترفيوژ در نطنز را آغازڪرد٠دراين بين نيزپارلمان ايران طرحى را تصويب ڪرد که بر اساس آن دولت ملزم به از سرگيرى غنى سازى اورانيوم ميشد٠در اوت سال ٢٠٠٥ و در پى به قدرت رسيدن نماينده راديکال ترين بخش جناح حاکم در انتخابات رياست جمهورى و در اولين تصميم گيرى هسته اى ٬ دولت جديد ٬ عليرغم تهديد اروپاييان مبنى بر پايان مذاکرات با ايران اعلام کرد که فراورى را ظرف چند روز آتى از سر خواهد گرفت ٠ در پى اين تصميم گيرى و بالاخره در ٢٣ اوت ٬ سه کشور اروپايى انگليس ٬ فرانسه و آلمان به دليل از سرگيرى فراورى اورانيوم در تأسيسات اصفهان مذاکرات خود با ايران را لغو کردند٠اين مهم در حالى به وقوع پيوست که على لاريجانى نامزد ناکام رقابت رياست جمهورى ٬ بجاى حسن روحانى به سمت دبيرى شوراى عالى امنيت ملى و سرپرستى هيئت مذاکره کننده با اروپائيان برگزيده شده بود٠در سپتامبر سال ٢٠٠٥ و در حاليکه آمريکا تلاشهاى گسترده اى را در جهت يکپارچه نمودن اراده جامعه بين المللى براى محدود کردن برنامه اتمى ايران آغاز کرده بود و در همين راستا سه کشور روسيه ٬ هند و چين را به حمايت از اين موضوع فرامى خواند ٬ خاوير سولانا ﴿رئيس سياست خارجى اتحاديه اروپا﴾ موضوع ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت را مطرح نمود٠ پس از آن و در پى سخنان احمدى نژاد در مقر سازمان ملل ٬ آمريکا و اتحاديه اروپا واکنش تندى به سخنان وى نشان داده و از آژانس خواستند تا پرونده ايران را به شوراى امنيت سازمان ملل ارسال نمايد٠درهمين راستا و به دنبال رفتار غيرسياسى و ناسنجيده اقتدارگرايان حاکم برايران ٬ نه تنها مذاکرات و راه حلهاى ديپلماتيک کارساز واقع نگرديد ٬ بلکه ٬ سخنرانى بوش و مطرح کردن ايران بعنوان بخشى از محور شرارت ﴿براى چندمين بار﴾ و فراخواندن تمامى کشورها براى مقابله با اين تهديد از يکسو و اظهارات وزير امور خارجه انگليس مبنى بر اراده دولتهاى انگليس٬فرانسه وآلمان در خصوص ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت از سوى ديگر نشان داد که غرب بصورت جدى و بدنبال برخوردى اساسى با اين موضوع ميباشد٠در اين بين حتى کشورهاى عرب حاشيه خليج فارس نيز آرام ننشسته و وزير امور خارجه امارات به نمايندگى از اين کشورها و در پايان نشست سران ٦ کشور عرب حاشيه خليج ٬ خواهان تضمين کافى براى مصونيت اعراب از عواقب فعاليتهاى هسته اى ايران گرديد ٠با آغاز سال ٢٠٠٦ ميلادى و رد پيشنهاد روسيه مبنى بر انجام بخش مهمى از غنى سازى در خاك آن کشور ﴿ طرحى که بر اساس آن فعاليتهاى مربوط به چرخه سوخت هسته اى تا مرحله توليد گاز هگزا فلورايد اورانيوم در ايران انجام شود و از آن پس براى تبديل اين گاز به اورانيوم غنى شده ٬ تمام مراحل آن در خاك روسيه انجام گيرد ﴾ از سوى تهران ٬ به نوعى پرونده هسته اى ايران آخرين گام در جهت جدايى از راه حل مسالمت آميز و مذاکراتى را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جديدى گرديد٠ مرحله اى که در اولين قدم و پس از کشمکشها و چانه زنى هاى چندساله ٬ وزراى امورخارجه ٥ عضو دائم شوراى امنيت به همراه نمايندگان آلمان و اتحاديه اروپا در نشست لندن در خصوص ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت به اجماع رسيدند٠اين مهم با ٢٧ رأى مثبت ٬ ٣ رأى منفى و ٥ رأى ممتنع در جلسه دو روز بعد آژانس به تصويب رسيد و عملأ جلوه جدى ترى به خود گرفت٠دراين ميان آراء مثبت کشورهاى روسيه ٬ هند و چين که تکيه بر نفوذ و قدرت ايشان ٬ به عنوان نقطه عطفى در استراتژى سياست هسته اى جمهورى اسلامى تلقى
ميگرديد ٬ آخرين اميدهاى سران نا آگاه وقدرت طلب رژيم ايران را نقش بر آب کرد٠

:ب﴾ استراتژى احمدى نژاد و همفکرانش در خصوص مسئله هسته اى

سياست جمهورى اسلامى درخصوص دستيابى به تکنولوژى اتمى در دوران رياست جمهورى هاشمى و خاتمى ﴿﴿ حرکت آهسته و غير محسوس به سمت فناورى هسته اى ﴾﴾ بود٠ اين سياست گرچه نتوانست مجموعه اقدامات خود را پوشيده ومخفى نگاه دارد اما درعرصه سياست خارجى موفق شد تا به روشى زيرکانه فضا را مرتبأ آرام و با ترفندهاى مختلف بار فشارهاى وارده را کاهش دهد٠با روى کار آمدن دولت جديد و تغيير کادر تصميم گيرى هسته اى ايران ٬ موضوع به صورتى ديگر و با نگاهى تازه دنبال گرديد٠بى شك احمدى نژاد از نظر ايدوئولوژيك و تفکر سياسى مذهبى به تندروترين جريان بنياگراى اسلامى تعلق داشته و دولت وى نيز در حقيقت باندى نظامى امنيتى است که ترکيبى ازنيروهاى بسيج ٬ انجمن حجتيه و آبادگران را در خود جاى داده است ٠اقليتى تماميت خواه ٬ که سالهاى سال در تکاپو براى بدست گرفتن قدرت در پشت دربهاى بسته ٬ معطل بوده و امروز در صدد ايجاد و استقرار يك نظام عملگراى فقهى ارزشى در ايران ميباشند٠از همين روست که پس از به دست گرفتن قدرت و تکيه بر کرسى رياست جمهورى نه تنها خود را بعنوان نماينده جامعه مدنى ايران معرفى نمى کند بلکه مى گويد׃ ﴿﴿ من مأمورى هستم از جانب جامعه مذهبى و فقاهتى ايران که احکام آنها را تنفيذ نمايم ﴾﴾٠او در بحرانى ترين روزهاى پرونده هسته اى ايران با اظهار سخنانى همچون ﴿﴿ صدور دانش هسته اى به ساير کشورهاى اسلامى ٬ محو اسرائيل از نقشه جهان و طرح جهان بدون صهيونيسم ٬ آماده سازى خود براى اداره جهان و مسلمان کردن تمامى مردم دنيا و در نهايت معرفى ايران بعنوان سکوى ظهور امام زمان ﴾﴾ راهى طولانى را يکشبه طى نمود و موجب تسريع در ارجاع پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت سازمان ملل گرديد٠گرچه از منظر سياسى و ديپلماسى و به عقيده بسيارى از تحليلگران داخلى و خارجى او ﴿احمدىنژاد ﴾ شخصى ناآگاه از معادلات سياسى و موازين بين المللى است اما با اندکى تأمل و درك موقعيت ژئوپلتيکى ايران در دو منطقه خاورميانه و آسيا و موضوع نفت و شاهراه نفتى خليج فارس و بالأخره بحران هسته اى کشور ٬ اينگونه اظهار نظرها و سخنرانى ها از يکسو و دخالتها و حمايتهاى آشکار و پنهان از جريانات تندرو اسلامى در کشورهاى ديگر منطقه از جمله عراق و فلسطين از سوى ديگر هيچ گونه تطابقى با منطق سليم سياسى و منافع کشور نداشته ٬ مگر آنکه هدف خاصى را دنبال نمايد٠ هدفى که براساس ايدوئولوژى خاص يك جريان مشخص شکل گرفته و در آن منافع ملى و مردمى به هيچ وجه لحاظ نمى گرددجريانى که اعتقاد بر کشف ولايت ﴿ بعنوان تنها مرجع لايق حکومت ﴾ ازسوى مردم و نه انتخاب آن توسط مردم را داشته و به طبع آن حتى کلمه جمهوريت را در تعارض با حکومت اسلامى و ولايت فقيه ميداند و در نهايت با رفتار و گفتار و جهت گيرى هاى خاص خود به دنبال ايجا دهرج و مرج داخلى ٬ منطقه اى و بين المللى براى تحقق آرمان اصلى خود که همانا ظهور مهدى موعود دراسرع وقت است مى باشند٠بنابراين در يك نتيجه گيرى ساده ميتوان د ريافت که رسم چنين خط مشى هائى و اصرار بر آنها ٬ در حقيقت زمينه حمله نظامى به ايران و بسط و گسترش آن به کل منطقه را فراهم آورده که اين موضوع اصلى ترين هدف جريان فکرى موسوم به حجتيه ميباشد٠حمله نظامى به ايران توسط ناتو ٬ اسرائيل و يا آمريکا و متحدانش مى تواند حداکثر بهره بردارى و ارائه يك چهره مظلوم و مورد تهاجم واقع شده از ايران در ميان ساير کشورهاى اسلامى براى ايشان به ارمغان آورده و موجب تحريك گروههاى عملگراى اسلامى و در نهايت انجام عملياتهاى تروريستى و انتحارى در سطح منطقه و جهان گردد که اين موضوع غايت نهائى و هدف اصلى احمدى نژاد و همفکرانش مى باشد٠موضوع ديگر متزلزل بودن پايه هاى نظام جمهورى اسلامى ٬ وجهه مردمى آن و دو دستگى و تفرقه شديد در بين سران نظام و کشور مى باشد ٠در حقيقت رژيم ايران در حال حاضر بلحاظ عدم تعادل سياسى و محبوبيت مردمى نيازمند يك درگيرى نظامى مى باشد٠ چرا که حکومت اسلامى بارها و بارها و طى ٢٧ سال سلطه ديکتاتورى خود بر مردم ايران ثابت کرده است که از تمامى فشارهاى خارجى عليه ايران ٬ براى ايجاد يك جبهه واحد و منسجم درمقابل سياستهاى غرب به خوبى استفاده کرده است ٠بنابراين تأکيد برسياستهاى کورکورانه وغيرمدبرانه اما هدفمند کنونى ٬ درصورت اتلاف وقت و يا عقب نشينى احتمالى غرب ٬ يك پيروزى بزرگ براى ايشان به حساب آمده و در صورت درگيرى نظامى باز هم ايشان را به دستيابى دو هدف عمده خود نائل مى سازد ٠موضوع آخر و يکى ديگر از دلايل اصرار آقايان بر ادامه فعاليتهاى هسته اى و نهايتا دستيابى به سلاح اتمى تضمين بقاى حکومت اسلامى در ايران براى يك يا چند دهه آينده است ٠ کما اينکه تجارب کشورهاى صاحب تکنولوژى هسته اى در منطقه خاور ميانه و آسيا اينموضوع را بوضوح نمايان مى سازد ٠رفتارغرب نيز در چند ساله گذشته مهر تأييدى است بر اين مسئله که احتمال حمله آمريکا و متحدانش به يك کشور غير هسته اى بسيار بيشتر است ﴿ بحران کره شمالى و عراق بيانگر زنده اين واقعيت مى باشند ﴾ ٠بنابراين ٣ هدف عمده احمدى نژاد و اصولگرايان تربيت يافته مصباح از اتخاذ مواضع کنونى در خصوص پرونده هسته اى و بحران اتمى ايران را مى توان به شرح ذيل برشمرد ׃

١﴾ ايجاد درگيرى نظامى به جهت گسترش جنگ و عمليات تروريستى در سطح منطقه و جهان به منظورايجاد هرج
و مرج و آماده سازى زمينه ظهور مهدى موعود
٢ ﴾ ا يجاد درگيرى نظامى به منظور ملى نمودن موضوع در جهت بازسازى چهره مخدوش پايه هاى متزلزل نظام در عرصه داخلى
٣ ﴾ حفظ و بقاى حکومت اسلامى در ايران تا زمان ظهور مهدى موعود

ج ﴾ وظيفه ائتلاف سياسى مخالف رژيم چيست ؟

ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت سازمان ملل ٬ فشار سياسى تازه اى بر رژيم ايران وارد مى کند که نقطه عطفى براى اپوزيسيون دموکرات ايران به حساب مى آيد مهمترين مسئله در اين خصوص عدم اعتماد غرب به دولتمردان جمهورى اسلامى ميباشد ٠ در شرايط کنونى کشورهاى اروپائى در حالى مراحل ارجاع پرونده هسته اى ايران به شوراى امنيت و اتخاذ تصميم نهائى را به سرعت طى مى نمايند که تا چند ماه قبل شديدا با اين موضوع و هر گونه حمله نظامى به ايران مخالفت مى کردند ٠ اين از آن جهت قابل اهميت ميباشد که اکنون کشورهائى چون روسيه ٬ هند و چين که اميد اول ايران براى چنين مراحلى به شمار مى آمدند در برابرآمريکا و کشورهاى اروپائى عقب نشينى کرده و منافع کشور خود را در اولويت مى بينند ٠ازطرفى نظريه پردازان و زمامداران رژيم ايران خود بهتر مى دانند که بحران اتمى يکى از چندين مواردى است که غرب و جامعه بين المللى بر سر آن ٬ با ايشان اختلاف نظر اساسى دارند ٠ حقيقت آنجاست که اولين گام به عقب ممکن است به صورت اختيارى و از سوى ايشان ﴿ رژيم جمهورى اسلامى ﴾ برداشته شود ولى مسلما آخرين حرکت ديگر به اراده آنها نخواهد بود ٠بنابراين قبول اين نکته که ايران مى تواند در روند اعتماد سازى با غرب گام مؤثرى بردارد مردود بحساب مى آيد ٠درحال حاضر احمدى نژاد عليرغم اختلاف نظر شديد با انديشه هاى دموکراتيك و وطن پرستانه قصد دارد تا با نمايشهاى پوپوليستى خود از يکسو و ناسيوناليسته کردن مسئله اتمى و رنگ و بوى معنويت پاشيدن به حرکات و سخنان خود ٬ بحران هسته اى را بعنوان يك موضوع حيثيتى و اعتبار ملى نشان داده و آنرا به ملى شدن صنعت نفت تبديل نموده و عملا لباس ناسيوناليسم ملى بر تن ايدوئولوژى اسلام راديکال بپوشاند ٠بنابراين و با توجه به چنين شرايطى ٬ اکنون وقت آن رسيده تا در وهله اول اپوزيسيون در کنار مردم و با هوشمندى تمام موضوع را دنبال نمايد ٬ از اينرو اولين قدم در اين زمينه آگاهى مردم و افشاى نمايشهاى رژيم در خصوص عرضه بحران اتمى به عنوان يك مسئله ملى و محکوم نمودن آن است ٠ چرا که ملت ايران طى ساليان متمادى تحت سلطه استبداد دينى ٬ زندگى سخت و مشقت بارى را تجربه نموده اندبنابراين نابودى بنيادگرايان نبايستى به فروپاشى و ويرانى ايران منجر گردد ٠ مردم ايران نيزبايستى اين موضوع رادرك نمايند که مخالفت با تکنولوژى هسته اى ايران در مقطع کنونى ٬ مخالفت با تجهيز فاشيسم مذهبى حاکم بر ايران به سلاح اتمى است نه جلوگيرى از حق طبيعى ملت ايران ٠موضوع ديگر اينکه ميبايست به موازات مسئله هسته اى ٬ مسئله حقوق بشر و خلقهاى ايران با شفافيت تمام پيگيرى شده و جامعه جهانى اختناق حاکم بر روح جامعه ايران را درك نموده و از بازى هاى سياسى و عکس العملهاى ظاهرى و درحد صدور چند گزارش يا بيانيه دست برداشته و موضع حقيقى خود را مشخص نمايند٠اين موضوع نيز کاملا روشن و مبرهن است که رفورم سطحى در ايران هيچگونه تغيير خاصى در ايدوئولوژى مذهبى و رفتار سياسى جناح حاکم که در دشمنى با دموکراسى ٬ حقوق بشر ٬ سرکوب و خشونت خلاصه ميشود ٬ به وجود نخواهد آورد ﴿با نگاهى بر تاريخ ٨ ساله زمامدارى اصلاح طلبان در ايران اين مهم به صورتى واضح نمايان مى گردد﴾٠بنابراين مى بايست در اين زمان و با توجه به فرهنگ بومى مردم ايران در جهت شالوده شکنى و تغيير ساختار بنيادى در ايران گام نهائى را برداشت ٠ کليه جهت گيرى ها و رفتارهاى سياسى از سوى ائتلاف سياسى مخالف رژيم در اين زمان ٬ بايد به گونه اى باشد که در لايه هاى وسيع و پائينى جامعه داراى جاذبه بوده و با توده اى نمودن آنها بستر فرهنگى و سياسى لازم به منظور تغيير ساختار بنيادى و ايجاد يك نظام دموکراتيك فراهم گردد ٠ دراين ميان مى بايست کليه احزاب ٬ صاحبان انديشه و فعالان سياسى به پا خاسته و در گام نخست به تحمل يکديگر و فراهم آوردن فضائى مناسب براى گفتمانى دموکراتيك در جهت ارائه راهکارهاى مناسب و واحد اقدام نموده و نقش خود را در عبور کشور و ملت ايران از اين بحران تاريخى به خوبى ايفا نمايند ٠

بهمن ماه ١٣٨٤
منبع ׃ گزارشات و تحليلهاى سايت خبرى بى٠بى٠سى


على امین

سايه حکومت مرگ بر فراز ايران






فضاى بسته و آلوده به اختناق حاکم بر جامعه ايران تحت رهبرى نهمين ديکتاتور جهان ﴿ بر اساس آخرين رده بندى سال گذشته ﴾ و به قدرت رسيدن نماينده راديکالترين بخش جناح حاکم در انتخابات فرمايشى رياست جمهورى ٬ در نهايت منجر به افزايش بازداشتها و اعدامهاى منتقدين و معترضين رژيم گرديده و اخبار رسيده در هر روز بيانگر اوج تشنج و سرکوب شديد فعالان جامعه مدنى مى باشد بگونه اي که بر اساس اعلام سازمانهاى رسمى در طى روزهاى اخير در هر ٦ساعت ٬ يک خبر نقض جدى حقوق بشر از ايران به گوش مى رسد٠
در حال حاضر ٬ جناح منتقد و دگر انديش ايران فاقد هر گونه تريبون يا رسانه براى عرضه انديشه و انتقادات خود در سطح جامعه مى باشد و هرگونه تحرک يا فريادى از سوى ايشان ٬ حمله به خطوط قرمز رژيم تلقى شده و سريعا سرکوب مى گردد ٠
از اين روست که اکثر نويسندگان و روشنفکران يا از کشور خارج شده و يا در زندانهاى رژيم به سر ميبرند ٠ گروه اندکى نيز بدليل همين فشارها دست از انتقاد کشيده و سکوت اختيار نموده اند٠
با نگاهى سطحى به آمار منتشره از سوى سازمانهاى بين المللى٬ چيزى به جز مقام يکصد و شصت و چهارم از لحاظ آزادى بيان و رتبه دوم از نظر تعداد اعدامها در بين کشورهاى جهان نصيب ايران نمى گردد ٠
ايران در حال حاضر بدترين کشور خاور ميانه از لحاظ آزادى بيان بوده و داراى بزرگترين زندان روزنامه نگاران و فعالان سياسى عقيدتى در اين حوزه مى باشد در همين راستا و بر اساس سخنان على اکبر يساقى ٬مدير کل سازمان زندانهاى رژيم جمهورى اسلامى٬ تعداد زندانيان در حالى نسبت به سال ٧٩ ميلادى ده برابر شده که جمعيت ايران طى ايندوره زمانى ٬ تنها به ميزان دو برابر رشد داشته است ٠ اين در حاليست که جمهورى اسلامى ٬ اسامى بسيارى از زندانيان سياسى و عقيدتى را که در زندانها و سياه چالهاى نهادهاى موازى امنيتى به سر مى برند منتشر نکرده و نام اين بازداشتگاههاى مخوف نيز در ليست زندانهاى ايران به چشم نمى خورد ٠
از سوى ديگر عليرغم اعتراف قوه قضائيه ﴿بر اساس يک گزارش داخلى﴾به نقض هاى جدى حقوق بشر در زندانهاى ايران ٬ مبنى بر استفاده وسيع از شکنجه ٬ حبسهاى انفرادى طولانى مدت و تکنيکهاى خشونت آميز ٬ کماکان اين موارد در سطح گسترده اى ادامه داشته و اغلب اعترافات تحت شکنجه هاى شديد روحى و فيزيکى اخذ و ضبط ميگردد ٠ قضات نيز ضمن تشکيل جلسه محاکمه اين افراد بدون حضور وکيل مدافع و هيئت منصفه ٬ به اين اعترافات استناد و بر اساس آنها انشأ رأى مى نمايند ٠
در همين رابطه لازم به ذکر است که اکثر نويسندگان و منتقدين در بند ٬ ضمن نگهدارى در سلولهاى انفرادى در زمانهاى طولانى ٬ مورد ضرب و شتم و انواع شکنجه هاى روحى و روانى قرار گرفته تا به اعترافات عليه خود تن در دهند ٠خانواده اين زندانيان نيز تحت نظر بوده و مرتبا بصورت محسوس و غير محسوس براى وادار نمودن ايشان به سکوت ٬ آنها را به زندانهاى دراز مدت و يا اعدام و آسيب رساندن به فرزندانشان تهديد مى نمايند٠
موارد نقض حقوق بشر و عدم پايبندى سران رژيم اسلامى تا جائى است که عليرغم تمامى فشارهاى بين المللى ٬ همچنين اعدام نوجوانان زير ١٨ سال در ايران ادامه دارد٠
اعدام در حقيقت ميراث انسان از دوره بربريت و پيوند دهنده جاهلان و مستبدان امروز با خودکامگان عصر جاهليت در جهت حفظ قدرت و ايجاد رعب و وحشت مى باشد٠
با اندکى تأمل در خصوص به قدرت رسيدن احمدى نژاد و تشکيل کابينه نظامى امنيتى دولت جديد با عضويت جنايتکارانى چون مصطفى پورمحمدى و محسنى اژه اى ﴿که هر دو نفر از عاملان اصلى قثل عام زندانيان سياسى سال٦٧ ٬ قتلهاى زنجيره اى و ترور روشنفکران و دگرانديشان داخل و خارج از کشور ميباشند ﴾ به خوبى ميتوان دريافت که هدف رژيم از گسترش سرکوب و آدمکشى ٬ حفظ موجوديت خود براى چند صباحى ديگر ميباشد ٠
از سوى ديگر تنگ تر شدن حلقه محاصره جهانى در خصوص پرونده هسته اى رژيم موجب گرديده تا اقتدارگرايان همچون گذشته انتقام فشارهاى خارجى را از فرزندان در بند ﴿ زندانيان سياسى و عقيدتى ﴾ ملت بگيرند ٠
اين موضوع با نگاهى سطحى بر آمار اعدامهاى يک ماه اخير ﴿ بهمن ماه٨٤ ﴾ که منجر به اجراى١٥ مورد اعدام و٢٤ مورد صدور حکم اعدام در ايران گرديده است به خوبى قابل لمس مى باشد٠
سران جنايتکار رژيم ايران بسياري از فعالان سيساس و عقيدتى را به جرم قاچاقچيان مواد مخدر و يا جاعل و کلاهبردار به چوبه هاى دار مي سپارند
زنان نيز داراى وضعيت نامناسبى ميباشند ٠
در حال حاضرهر زنى که مورد تعرض جنسى يا هتک حرمت قرار بگيرد چه از خود دفاع کند و چه به اين تعرض تن در دهد حکم آن مرگ است ٠در حالت اول به جرم قتل به قصاص نفس و در حالت دوم به جرم زناى محصنه به سنگسار محکوم ميگردد ٠
لذا با مرورى بر موارد مذکور که قطره اى از درياى بيکران جنايات رژيم مى باشد به اين مهم دست مى يابيم که تا زمانيکه ولايت فقيه به عنوان يک اصل ٬ پا بر جا بماند و مملكت بر اساس ايدوئولوژى اسلامى و در نهايت به نام الله و امامان شيعه اداره شود تحقق مردمسالارى و جامعه دموکراتيک بر اساس حقوق مدون انسانى غير ممکن خواهد بود ٠
از اينرو ضرورت مبارزه و ايستادگى تا قطع ريشه فاشيسم اسلامى حاکم بر ايران و شالوده شکنى و تغيير نظام مستبد آخوندى امرى اجتناب ناپذير مي باشد٠

منابع ׃ گزارشات سازمان عفوبين الملل ـ سازمان گزارشگران بدون مرز ـ خانه آزادى ـ کانون فعالين حقوق بشر ايرانى در اروپا و آمريکاى شمالى ـ سايت خبرى بى بى سى

على امین

کجايند آن طرفداران آزادى؟






سکوت بيشه انديشه را جايز نباشد
به دورانى
که سرها بر سر دار است و آزادى
در زندان اسلام است
سکون هر قلم درديست
به جان نيمه جان عرصه خاموشى لبها
به هنگامى
که فرياد من و تو
محبوس بيداد است
رکود و رخوت و سستى
نباشد چاره و پاسخ
در ايامى
که مذهب حاکم است و دين
ابزار حکمرانان ايران است
نگاه سرد و نابينا و بى معنا
ندارد هيچ توجيح وجدانى و انسانى
زمانيکه
زخمهاى تازيانه
به روى گونه ها و صورت انديشمندان است
کجايند آن طرفداران آزادى ؟
چرا اکنون
زبانهاشان ساکن و لال است ؟
چرا معناى استبداد را در نمى يابند ؟
چرا به ضجه هاى مادر معصوم ايرانى
که از آزار فرزندش
درون چاله هاى تار و سرد دولت ايران
پريشان است
گوش جان نمى گيرند ؟
چرا اعدامها و حبس ها را
مانع نمى گردند ؟
چرا اين دردها را مرحم نمى بخشند ؟
چرا معناى استبداد را در نمى يابند ؟

على امین